دربارۀ جهان های موازی

فرق تناسخ و جهان های موازی
برگرفته از وبلاگ شناخت متعالی حیات http://www.tcl7.com/?q=node/6

اگر برای انسان 7 مرتبه یا جهان های انفسی را قائل باشیم آن 7 مرتبه همان عوالم ناسوت تا ذات می باشند. و هر کدام از این عوامل 7 جهان آفاقی دارند. پس در واقع 49 جهان آفاقی و 7 انفسی خواهیم داشت.

با طی کردن هر هفت جهان آفاقی یک جهش و صعود به جهان انفسی بعد داریم. جهان های موازی در واقع همین جهان ها می باشند.

هر فرزندی از فرزندان انسان که پا در این سیاره [زمین] می گذارد با ازل ی به اینجا می آید که آن ازل عالم او را مشخص می کند و هر کس در این مسیر ازل تا ابد سیری را طی کرده است که در واقع جهان های موازی را طی کرده است و گاهی سقوط و گاهی صعود داشته است، که همگی آنها بستگی به جوهر او دارد، و جوهر او با این سیر آفاقی و انفسی تحول پیدا کرده است و اکنون که به این سیاره آمده است، سرشتی دارد مختص خود، پس این گفته روانشناسان که می گویند کودک مانند لوح سفید نانوشته است، غلط است.

منظور از ازل پر حجم هم همین می باشد که شخص قبل از اینکه به این سیاره برسد، عوالم زیادی را طی کرده است و آگاهی او گسترش یافته است و خاصیت این سیاره به نظریه در این است که به انسان امکان طی تمام مراحل را در آن خواهد داد. و شخص در این دوره از زندگی خودش است که اگر قرار باشد حرکت جهشی داشته باشد خواهد داشت. البته حرکت جهشی در هر دو جهت میسر است. و برطبق تعالیم اسلامی هر شخص فقط یکبار به این سیاره خواهد آمد و فقط یکبار این امکان برایش میسر است. و بعد از مرگ مانند قبل از تولد مسیر را به جبر طی خواهد کرد و فاکتور زمان را از دست خواهد داد. در حالی که معتقدین به تناسخ معتقدند که هر شخص بارها و بارها می تواند به این سیاره بیاید و همین امکانات را خواهد داشت. و من فکر می کنم فرق اساسی این دو دیدگاه در این مسأله می باشد.
*********************************************
ابعاد بالاتر و جهان های موازی
برگرفته از وبلاگ متافیزیک http://www.metaafizik.blogfa.com/post-3.aspx
فیزیك كوانتوم به ابعاد بالاتر و جهانهای بیشمار دیگر عقیده دارد. یك دسته از این جهانها جهانهای موازی است. آیا واقعیت معمول و متداولی را كه دریافت می كنیم تنها مربوط به همین جهان است؟ پاسخ فیزیك مدرن به این پرسش خیر است. در واقع برای هر یك از ما، تعداد نامحدودی جهان به طور هم زمان وجود دارد، به این معنی كه ما بطور همزمان در جهانهای موازی حضور داریم. این جهانها ممكن است اختلافات جزئی و یا اختلافات بسیار فاحشی با یكدیگر داشته باشند و هر كدام مرتبه زمانی خود را دارد. هر یك از جهانها با دیگری و با تمامی جهانهای دیگر مرتبط است و بر یكدیگر تاثیرگذار. بنابراین آنچه را كه ما واقعیت می نامیم هماهنگی فازهای حركتی جهانهای مرتبط با یكدیگر است. همینطور تصورات و تفكرات و رویاها ، واقعیتهایی هستند كه بطور همزمان در جهانی دیگر بوقوع پیوسته و در این جهان ما از آنها آگاه می شویم.
************************************************
جهان های موازی و سفر در زمان
برگرفته از وبلاگ مرکز نجوم آواستار http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?69-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%88-%D8%B3%D9%81%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86
فيزيکدانان کوانتمي دانشگاه کاليفرنيا کشف عجيبي کرده اند که به گونه اي نشان مي دهد جسمي که در مقابل يک فرد قرار گرفته و ديده مي شود مي تواند به صورت همزمان در جهاني موازي نيز وجود داشته باشد.
اين کشف به واسطه ذره اي کوچک و فلزي انجام گرفته است ، براده اي به قطر يک تار مو ، جسمي که بسيار ريز است اما در عين حال مي توان آن را با چشم غير مسلح نيز مشاهده کرد.
دانشمندان اين ذره را در کاسه اي مخروطي و تاريک سرد کرده و تمامي هواي اطراف آن را به منظور حذف ارتعاش خارج کردند. سپس محققان ذره را مانند يک دياپازون حرکت داده و مشاهده کردند ذره در زماني واحد حرکت کرده و متوقف مي شود.
چگونه اين پديده را درک کنيم؟
براي درک اين پديده که کاملا غيرممکن به نظر مي رسد ، بايد بسيار بسيار کوچک انديشيد حتي کوچکتر از اتمها، الکترونهايي که به دور هسته اتم در گردشند ، در آن واحد در حالت هاي چند گانه حرکت مي کنند که ثابت کردن آنها تقريبا غير ممکن است. به بيان ساده تر مي توان گفت زماني که فردي در شهر اکلاهاما به ديدن مادر خود مي رود در جهان موازي که ذرات اتمي وي در آن حضور دارند همان فرد در خانه مشغول تماشاي تلويزيون است.
به گفته دانشمندان شايد اين پديده کاملا غير واقعي به نظر آيد اما بر پايه علم حقيقي رخ مي دهد. بر اساس يکي از نظريه هاي فيزيکي زماني که پديده اي در يک حالت مشاهده مي شود اين پديده جهان را به دو بخش تقسيم مي کند. نظريه چند حالتي بر اين پايه استوار است که جهان فعلي طي مشاهده انسان متوقف شده و انسان تنها يکي از واقعيات در حال وقوع را مشاهده مي کند. براي مثال مي تواند توپ فوتبال را ببيند که در هوا در پرواز است، اما شايد در جهان موازي اين توپ در همان لحظه سقوط کرده باشد و يا شايد اصلا فردي در آن لحظه مشغول بازي فوتبال نباشد.
بسياري از فيزيکدانان بزرگ پايه هاي علمي جهان چند حالتي را حتي اگر نتوان آن را به اثبات رساند قبول دارند. «شان کرول» از موسسه تکنولوژي کاليفرنيا يکي از اين فيزيکدانان بوده و معتقد است تا زماني که نتوان تمدنهاي فوق پيشرفته بيگانه را تصور کرد که پي به واقعيت اين نظريه برده اند، انسانها تحت تاثير امکان وجود جهانهاي ديگر قرار نخواهند گرفت. وي در عين حال معتقد است هرگز فردي قادر به ابداع دستگاهي نخواهد بود که با استفاده از آن بتوان ميان اين جهانها ارتباط برقرار کرد.
درک واقعيت جهان موازي بستگي شديدي به درک انسان از زمان دارد. به گفته «کرول» ما زمان را به صورت واقعي احساس نمي کنيم، تنها شاهد گذشت آن هستيم. براي مثال گذشت زمان در هنگام يک مسابقه هيجان انگيز بسيار سريع و در سر کلاس يک درس کسل کننده کاملا کند است. يا هنگامي که فردي تلاش دارد با تاخير در دفتر کارش حاضر نشود، دقايق براي وي با سرعتي باور نکردني مي گذرند اما چند دقيقه باقي مانده از ساعت کار به راحتي با چندين ساعت برابري مي کنند.
بازگشت به آينده
«فرد آلن ولف» از دانشمندان فيزيک کوانتم نيز معتقد است زمان به شکل يک خيابان يک طرفه به نظر مي آيد که از گذشته به سوي حال در حرکت است اما با در نظر گرفتن نظريه هاي قابل ملاحظه اي که در سطح کوانتمي ارائه شده اند، ذرات در آن واحد به سمت عقب و جلو در حرکتند. در صورتي که بتوانيم از بخش «جلو و عقب رفتن در آن واحد» صرف نظر کنيم، شانس درک بخشي از فيزيک را از خود گرفته ايم.
به گفته «ولف» زمان در ماشين هاي کوانتمي به صورت مستقيم حرکت نمي کند بلکه حرکتي زيگزاگ داشته و به همين دليل وي معتقد است امکان ساختن ماشيني که بتواند زمان را منحرف کند ، وجود دارد.
به گفته «ريچارد گات» فيزيکدان دانشگاه پرينستون «سرگئي کريکالو» فضانورد روسي که در 6 ماموريت فضايي حضور داشته است نسبت به بقيه انسانهاي روي زمين 1.48 ثانيه جوانتر است زيرا وي در سرعتي بسيار بالا در مدار حرکت کرده است و کم سن تر بودن نسبت به بقيه به معني جهش به آينده و تجربه نکردن زمان حال مشابه با ديگران است. به گفته وي از جهتي مي توان گفت اين فضانورد به سوي آينده سفر کرده و دوباره بازگشته است.
«گات» مي گويد نيوتن باور داشت زمان پديده اي جهاني است و تمامي ساعتهاي جهان به صورت يکسان حرکت مي کنند. اکنون با توجه به نظريه نسبيت خصوصي اينشتين مي توان گفت سفر به آينده امکان پذير است. با در نظر گرفتن نظريه گرانش اينشتين ، قوانين فيزيک از منظري که امروز آنها را درک مي کنيم نشان مي دهند حتي سفر در زمان به سوي گذشته نيز امکانپذير است اما براي مشاهده امکان اين سفر بايد قوانين جديد فيزيکي در سطح کوانتمي فراگرفته شوند.
درک اين قوانين نيز با استفاده از ذره اي فلزي و بسيار کوچک و کاسه اي مخروطي شکل آغاز شده است. در واقع فيزيکدانان دانشگاه کاليفرنيا با ابداع خود مقياس ماشين هاي کوانتمي را به ابعاد بزرگتري تغيير دادند.
بر اساس گزارش فاکس نيوز ، مسئله بعدي فراگرفتن چگونگي کنترل ماشين هاي کوانتمي و استفاده از آنها براي اجسام بزرگتر است. در اين صورت شايد بتوان با دستکاري تنها چند الکترون کوچک به جهان موازي دست پيدا کرد.

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s