بهار سال 1360، تاریخی که تاریخ را دگرگون کرد. بزرگ مردانی که غیر ممکنی را ممکن و خواب را بر دیدگان دشمنان قسم خورده این سرزمین آریایی حرام کردند و زمانی که مردمان مظلوم این آب و خاک 13 خود را بدر میکردند، این تیزپروازان در حال آماده شدن برای وارد ساختن ضربه ای مهلک بر پیکر دشمن بعثی بودند.
نیروی هوایی عراق که مدام مورد هجوم فانتوم ها(F-4)، ببرها(F-5) و تامکت های(F-14) ما قرارگرفته بود و ضربات مهلکی در بدنه این نیرو احساس میکرد، تصمیم گرفت تا جنگنده های خود را به دورترین نقطه از لحاظ جغرافیایی نسبت به ایران منتقل کند. پایگاه های هوایی الولید معروف به H 3 هم مرز با اردن منطقه امن نیروی هوایی بعث بود. این پایگاه ها آنچنان دور بودند که دیدن خواب حمله به آنها نیز نا ممکن بود.
هواپيماهاي ايراني براي بمباران اين پايگاه ها ميبايست از مرزهاي شرقي عراق وارد شده و پس از گذشتن از آسمان بغداد و بسياري از شهرهاي ديگر كه تاسيسات پدافندي موثري داشتند به اچ 3 مي رسيدند و پس از انجام عمليات دوباره از همين مسير باز مي گشتند.
خلبانان ما مصمم بودند تا اين عمليات را به هر طريق ممكن به انجام رسانند. بدين ترتيب پايگاه هوايي نوژه همدان آبستن يكي از رويدادهاي بزرگ تاریخ جنگ های هوایی شد. در اين پايگاه افسران نيروي هوايي به طراحي يكي از شگفت انگيزترين و جسورانه ترين حملات هوايي تاريخ جهان پرداختند.
در طراحي عمليات به گونه اي عمل شد كه در وهله ي اول به يك داستان علمي، تخيلي بيشتر شباهت داشت تا يك عمليات هوايي در شرايط جنگ واقعي.
انجام چنين كاري ديوانگي محض بود، شانس موفقيت چيزي در حد صفر جلوه مي كرد و كاملا غيرممكن بنظر ميرسيد. طراحان عمليات با خود چه فكري كرده بودند؟ اين نقشه به فيلمنامه ي فيلمهاي هاليوودي شباهت داشت و فقط با جادوي سينما و بر روي پرده ي نقره اي امكان تحقق داشت.
روز عمليات هر هشت جنگنده در دو گروه چهار تيمي از باند فرودگاه برخاستند و از شمال شرق و از فراز كوههاي آرارات وارد منطقه ي مشترك مرزي عراق و تركيه شدند و در ارتفاع پايين بر فراز كوهستانهاي اين منطقه بسمت غرب عراق حركت كردند.
در جايي بسيار دورتر در فرودگاه لارناكا در قبرس يك هواپيماي بويينگ 707 متعلق به هواپيمايي ملي ايران (هما) ساعتي قبل وارد فرودگاه لارناكا شده بود و طبق برنامه ريزي قبلي آماده مي¬ شد تا بدون مسافر به تهران باز گردد.
پیش از آنكه هواپيما باند فرودگاه را ترك كند دو مامور اطلاعاتي ايران كه همراه مسافران اين پرواز همان روز وارد قبرس شده بودند به داخل كابين خلبان رفتند و با خلبان هواپيما به گفتگو نشستند. خلبان نمي توانست چيزي را كه مي شنود باور كند.
حتي خيال باف ترين فيلمنامه نويسان هاليوودي نيز تاكنون جرات طراحي چنين عملياتي را به خود نداده بود. او حتي بياد نداشت كه در فيلمهاي سينمايي هم چنين چيزي ديده باشد. از نظر او انجام اين كار مطلقا غيرممكن بود. جداي از اين مساله او يك خلبان غيرنظامي بود و هيچگاه تصور نميكرد كه روزي در يك عمليات نظامي نقشي داشته باشد.
اما اكنون، در كمال ناباوري خود را در بطن يكي از شگفت انگيزترين نبردهاي هوايي جهان مي يافت كه همه چيز آن به عملكرد او بستگي داشت.
فانتوم ها پس از طی مسافتی طولانی و در حالی که دیگر سوختی نداشتند، به تانکر 707 سوخت رسان رسیده و سوخت گیری را انجام داده و شتابان به سمت هدف خود در ارتفاع پست جایی که خلبانان براحتی قادر به دیدن هر جنبنده ای بر روی زمین بودند، شتافتند.
ساعتی بعد فانتوم ها به بالای سر هدف خود رسیده و با تقسیم شدن به دو گروه 3 تایی و یک گروه 2 تایی بر فراز هر سه پایگاه بمب های خود را بر روی هواپیماها، باند فرودگاه، رادارها و … تخلیه کرده و از همان مسیر باز گشتند.
در چند دقيقه پرسنل پايگاه در جهنمي از آتش كه از همه جا شعله مي كشيد بدام افتاده بودند. در برابر ديدگان ناباور آنها پايگاه های اچ 3 با تمامي ابهت و نفوذ ناپذيریشان در زير آتش سنگين فانتوم هاي ايراني به تلي از خاكستر بدل شده بودند.
فانتوم ها كه ديگر چيزي براي نابود كردن باقي نگذاشته بودند بسرعت صحنه ي عمليات را ترك كردند.
در بازگشت، فانتومها باز به همان شيوه ي پيشين، خود را از ديد رادارهاي عراقي پنهان كرده و در نقطه ي موعود پس از سوختگيريِ دوباره، پرواز خود را به سمت ايران ادامه دادند. هواپيماي سوخت رسان كه ماموريتش به اتمام رسيده بود با خروج از نوار مرزي عراق و تركيه از طريق آسمان تركيه به تهران بازگشت.
پیش از عبور فانتوم ها از مرز عراق دفاع ضد هوايي اين كشور كه متوجه هواپيماهاي ايراني شده بود به سمت آنها آتش گشود و يكي از هواپيماها مورد اصابت قرار گرفت به گونه اي كه ديگر نمي توانست تا رسيدن به پايگاه به پرواز خود ادامه دهد، پس بعنوان حسن ختام نمايش و براي تكميل كردن كلكسيون كارهاي عجيب و غريب اين عمليات، در وسط جاده اي اتومبيل رو در آذربايجان غربي به زمين نشست.
با انجام این عملیات و نابود سازی بیش از 80% از هواپیماها و تجهیزات عراق، راه برای آزاد سازی خرمشهر هموار شد و مدتی بعد خرمشهر آزاد شد. بلی. خرمشهر را دلاورمردان نیروی هوایی و زمینی ارتش ایران آزاد کردند.
نتایج عملیات:
بعد از عملیات مشخص شد که خسارت ها، بیشتر از پیش بینی ها بود:
– 48 فروند هواپیماهای شکاری – بمب افکن (شامل میگ 21 – میگ 23 – سوخو 20 – سوخو 22 – توپولف 16 و میراژ ) منهدم و یا آسیب جدی دیده است.
– 3 آشیانه بزرگ هواپیما، 2 دستگاه رادار و چندین پناهگاه بتونی هواپیما، به طور کلی تخریب شده است.
بعد از این عملیات غرورآفرین، فرمانده پدافند هوایی عراق از سوی صدام برکنار شد. نامبرده بعدا اعدام شد ولی منابع عراقی خبر خودکشی او را اعلام کردند.
در پایان یادی کنیم از این دلاورمردان و تیزپروازانی که بسیاری از آنها در عملیات های بعدی به شهادت رسیدند، خلبانانی نیز در این عملیات حضور داشتند که بعدها بیش از 10 سال در اسارت عراق بودند؛ تعدادی هم در دوران بازنشستگی به رحمت خدا رفتند و برخی هم بر اثر جراحات ناشی از جنگ این روزها به شهادت میرسند.
تیزپروازنی که بعدها آسمانی شدند:
سرلشکر خلبان شهید «حسین خلعتبری مکرم»
سرتیپ خلبان شهید «محمود خضرایی»
سرگرد خلبان شهید «علی خسروی»
سرگرد خلبان شهید «عبدالله رضایی»
سرگرد خلبان شهید «پورسرابی»
برگه ‹سپهبد نادر جهانبانی»( گلنار وانوشیروان جهانبانی، فرزندان شادروان سپهبد شهید نادر جهانبانی) فیسبوک https://www.facebook.com/GeneralJahanbani