برگه پايان دنيا فیسبوک
اساطیر کهن ایرانی
بنیان اساطیر ایرانی بر نبرد میان خوبی و بدی نهادهاست. اقوام هندوایرانی به دو رستهٔ کلی خدایان باور داشتندی: اهورهها [در منابع هندی اسورهها] و دیوان. خصلت این دو رستهٔ خدایان نزد ایرانیان و هندوان باژگونهٔ یکدیگر تحول یافت به این معنا که نزد هندیان اسورهها خدایان بد شدند و دیوان خدایان خوب؛ و نزد ایرانیان اهورهها خدایان نیک شدند و دیوان خدایان شرور. برای هردو گونهٔ خدایان قربانی کردندی. غرض از قربانی برای خدایان شرور، باج دادن به ایشان بود تا دست از سر مردمان بدارند. قربانی برای خدایان نیک در طلب یاری و برکت از ایشان رخ دادی.
نمای کلی جهان
در باورهای اساطیری ایرانیان پیش از زرتشت جهان صورتی گرد و هموار مانند یک بشقاب داشت. آسمان نیز سنگی و سخت مانند الماس تصور میشد. زمین در مرکز کاملا هموار و دست نخورده بود و هیچ حرکتی در میان زمین و ماه و ستارگان وجود نداشت. اما به دنبال تازش نخست اهریمن به زمین ناگهان دگرگون شد. در آن پویایی پدید آمد و کوهها ایجاد شدند و رودخانهها به جریان افتادند ماه و ستارگان به چرخش در آمد. در تصویر کلی دنیا در آن زمان، جهان به هفت اقلیم تقسیم شد که مرکز آن خونیرث نام داشت و شش سرزمین بصورت اقماری در اطراف آن بودند. آسمان نیز دارای سه مرتبه ستارهپایه، ماهپایه و خورشیدپایه بود. کوه تیره که در البرز قرار داشت مرکز عالم دانسته میشد.
اسطورههای آفرینش و پایان جهان
آفرینش در محدوده ی دوازده هزار سال اساطیری انجام میگیرد. این دوازده هزار سال به چهار دوره ی سه هزار ساله تقسیم میشود. در دوران نخستین،عالم،مینُوی و در دورانهای بعد مینُوی و گیتیی است.
سه هزار سال نخست: در واقع با به دنیا آمدن دو فرزند به نامهای اورمزد و اهریمن از زروان شروع میشود. در سه هزار سال نخست جهان مینُوی است و هنوز نه مکان هست و نه زمان. در این دوره از دو هستی سخن به میان میآید.یکی جهان متعلق به اورمزد که پر از نور،زندگی،دانایی،زیبایی و خوشبویی میباشد و دومی جهان متعلق به اهریمن که تاریک،زشت،بدبو و پر از غم و بیماری میباشد. اورمزد ابتدا به آفینش امشاسپندان دست میزند که عبارت هستند از: سپند مینو،خرداد،مرداد،بهمن،اردیبهشت،شهریور،اسپندارمد. پس از آفرینش امشاسپندان، اورمزد ایزدان را میآفریند که قوای منفی مقابل آنها دیوان هستند. اهریمن نیز برای مقابله با اورمزد، برای هر کدام از امشاسپندان سردیوان یا کمالگان را میآفریند. در پایان سه هزار سال اول میان اورمزد و اهریمن صلحی بسته میشود مبنی بر اینکه آخرین نبرد میان نیروی بدی و نیکی نُه هزار سال بعد از این صورت پذیرد. پس از اینکه پیمان بسته میشود، اورمزد چون موبدی دعای راستی یعنی اهونور را بر زبان میآورد و بر اثر آن اهریمن بیهوش میشود و به دوزخ میافتد و در طول سه هزار سال دوم در آنجا بیهوش میماند.
سه هزار سال دوم: پس از بیهوشی اهریمن، اورمزد آفرینش گیتی را آغاز مبکند. او در یک سال و در شش نوبت آسمان،زمین،گیاه،جانور و انسان را خلق میکند. سالگرد این آفرینشها شش جشن است که به جشنهای گاهنبار یا گهنبار معروفند. در این پیش نمونههای اصلی آفینش، گاو پیش نمونه چهارپایان و کیومرث پیش نمونه انسان هستند.در پایان سه هزار سال دوم، اهریمن با یاری دوستان خود به هوش میآید و تصمیم میگیرد که این پیش نمونههای آفرینش را تخریب کند و به جهان کنونی حمله کند.
سه هزار سال سوم: در این دوره شاهد درگیری اهریمن و دیوهایش با اورمزد و ایزدانش هستیم.در این بین گاو آفریده شده،توسط اهریمن کشته میشود و از تن او غلات، گیاهان و جانوران آفریده میشود. از نطفه ی کیومرث که بر زمین ریخته شده بود، پس از چهل سال شاخهای ریواس میروید، دارای دو ساق است و پانزده برگ. این پانزده برگ مطابق با سالهایی است که مشیه و مشیانه نخستین زوج آدمی در آن هنگام دارند. مشی نر و مشیانه ماده است. بدین ترتیب مشی به عنوان پدر انسانها و مشیانه به عنوان حوای انسانها شناخته میشود.اهریمن بر اندیشه ی آنان میتازد و آنان اولین دروغ را بر زبان میآورند و آفریدگاری را به اهریمن نسبت میدهند. مشی و مشیانه توبه میکنند و دارای هفت جفت فرزند میشوند و پس از صد سال زندگی میمیرند.
شجرنامه ی اعقاب مشی و مشیانه اصل و مبدا بسیاری از نژادهای گوناگون را در بر میگیرد. نژاد ایرانی از زوجی است که سیامک و نشاک نامیده میشود. از این زوج، فرواگ-فرواگین و بعد از آنها زوج هوشنگ-گوزک به وجود میآیند.
سه هزار سال چهارم: سه هزار سال سوم در میانههای دوران لهراسپ به پایان میرسد و سه هزار سال چهارم شروع میشود.مهمترین ویزگی این دوره ظهور زردشت است.این دوره دوره ی وحی دینی میباشد. اورمزد اسرار دین را بر زردشت آشکار میکند و او پیامبری دین مزدیسنی و رسالت خود را اعلام میدارد.ایین مزدیسنایی آیینی است که در راس خدایان انها اهورامزدا قرار دارد و به عبارت دیگر دین زردشتی است. پس از مرگ زردشت به ترتیب اوشیدر،اوشیدر ماه و سوشیانت رهبری بهدینان را بر عهده میگیرند. دوره ی سوشیانت دوره ی تکامل موجودات اورمزدی است و همه دیوان از نسل دو پایان و چهارپایان نابود میشوند.سوشیانت وظیفه بر انگیختن مردگان را دارد. هر کدام از این مردگان در طی زمان و پس از گذراندن داوری از پل چینود میگذرند که پلی حد فاصل این جهان و آن جهان است.