سه رویداد تاریخی آموزنده!

اي صاحبِ فتوا ز تو پركارتريم / با اينهمه مستي ز تو هشيارتريم
تو خونِ كَسان خوري و ما خونِ رزان / انصاف بده كدام خونخوارتريم؟؟
خیام

فتوا
اولین خط «ماشین دودی» از تهرا به شاه عبدالعظیم توسط یک شرکت بلژیکی در سال 1365 شمسی، به طول 7/7 کیلومتر کشیده شد. تا سال 1335 و به مدت 70 سال، سالانه 300هزار زائر مشتاق با همین غول آهنی از تهران به ری می آمدند. مردم که ماشین دودی را برای نخستین بار دیده بودند، برای تجربه یک سفر تاریخی ، به ارابه آهنین هجوم می بردند. در یکی از این یورش ها، بخش عمده ای از ماشین دودی آسیب دید و پیمانکار بلژیکی «مسیو نوز» برای درخواست غرامت راهی کاخ «سلطان» شد.ناصرالدین شاه وقتی درخواست 5 کرور تومانی «نوز» را شنید. ابروها را در هم کشید و از مرد بلژیکی خواست با دریافت نیمی از مبلغ درخواستی این غائله را تمام کند. اما «نوز» اصرار کرد تمام مبلغ خسارت را یکجا دریافت کند. سرانجام «ملا علی کنی»، روحانی عهد ناصری، قلم و کاغذ خواست و نوشت:«الیوم، سوار شدن به قطار حضر عبدالعظیم بر کافه ملسمانان حرام است.» بدین ترتیب سرمایه گذار بلژیکی فورا کوتاه آمد!
********************************
شفای امامزاده
مي گويند مردى در حرم امامزاده ای اختيار ادرارش را از کف داد و در صحن او شاشيد. مردم خشمگين شدند به سمت او هجوم برده و خواستند كه او را بكشند. مرد كه هوش و فراستى داشت فرياد زد كه ایهاالناس من شاش بند بودم و امام مرا شفا داد. به يك باره مردم شاش او را بعنوان تبرك!! به سر وصورت خود ماليدند.ما این هستیم و بس.
دهخدا: در روزنامه صور اسرافیل
********************************
خانه در بهشت
در زمان های گذشته و در زمان حکومت عباسیان تاجری بر حسب اتفاق پیاز های خرابی می خرد که متعلق به مدینه بوده اند و پیاز های مدینه هم مرقوبیت زیادی نداشته اند و این بار حدود10 روز در دست تاجر می ماند تا اینکه شیخ شهر می گوید من نصف سود این پیاز ها را می گیرم و کاری می کنم که تمام پیازهایت فروش روند تاجر هم می پذیرد و شیخ بر روی منبر می رود و می گوید : هر کس پیاز مدینه خراب بخورد انگار برای خود خانه ای در بهشت خریده و این چنین می شود که بار مرد به فروش می رسد و نصف سود آن را به شیخ می دهد.
از وبلاگ تاریخ به من آموخت ؛ http://phistory.blogsky.com