برگه دانش و اندیشه فیسبوک
از نظر تا نظريه (بخش دوم) :
آيا هر كسي حق اظهار نظر در حوزه هاي علمي را دارد يا خير؟ من نظرم را راحت و شفاف مي گويم : بنده حق اظهار نظر را براي همه با هر سطحي از سواد آكادميك و غير آكادميك در هر حوزه اي ، حتي حوزه علم قائل هستم! اين تنها بخشي از حق آزادي بيان است. حتي در حد امكانات خود تلاش مي كنم ديگران در چارچوب علم نظر بدهند و اصولا اهميتي ندارد كه به رشته تحصيلي آنها مربوط است يا خير! لطفا به سرعت قضاوت نكنيد. من از مريخ نيامده ام و به دنبال جلب توجه از طريق مخالفت با بديهيات نيز نيستم!
به خوبي مي دانم كه باور من به ظاهر در تضاد كامل با اين موضوع بديهي در دنيا و به ويژه ايران است : فقط در حوزه تخصصي و حرفه اي خود اظهار نظر كن. جمله مذكور به معناي ديگر به كار مي رود : در طول زمانيكه در زمينه اي علمي متخصص نشدي ، اظهار نظر نكن. حتي در فرهنگ ما موضوع فقط در حد يك نصحيت نيست. بدان معناست كه حق اظهار نظر نداري! به نظرم ما ايرانيها بيشتر از دنيا به اين جمله معتقديم، هر چند در عمل كمتر از دنيا آن را رعايت مي كنيم، چون به تصور ما، بسياري از نظراتي كه مي دهيم در حوزه هاي علمي نيست، مانند سياست، اقتصاد، روانشناسي افراد و …! احتمالا فقط موضوعاتي علمي است كه با معادلات پيچيده رياضي ، تئوريهاي سنگين فيزيكي و واكنشهاي طولاني شيميايي سر و كار دارد! اين نيز يكي از اشتباهات رايج است.
اولين تصوري كه ما از اظهار نظر هاي غير تخصصي داريم، اشتباه بودن و در نتيجه خطرناك بودن آنها براي جامعه است. اين خطر دو گونه است. يكي رواج يك نظر اشتباه در سطح جامعه (به ويژه اگر كاربردي باشد) و دومي اجرايي شدن يك نظر غير علمي كه حداقل در كشور ما نيازي به مثال و شفاف سازي ندارد! آيا اين تمام مطلب است؟
زماني كه يك جامعه به هر دليلي و به ويژه به خاطر عقب افتادگي فرهنگي، حقي را از اعضايش در مكان و زمان (جايگاه ) مناسب خود سلب مي كند، آنگاه ممكن است عقده هايي را در افراد ايجاد كند كه در جايگاه نامناسبي خالي شود! طبق آن گزاره بديهي، اگر حق اظهار نظر در زمينه هاي مختلف علمي قبل از متخصص شدن (يعني در دوران متكي به پدر و مادر، مدرسه ، دبيرستان ، دانشگاه و …) از فرد گرفته شود، به دلايل گوناگون، خود تبديل به معضلات اجتماعي و فرهنگي مي شود كه يكي از اين معضلات ، اظهار نظرهاي غير تخصصي در جايگاه نامناسب است! اميدوارم به عمق مفهوم اين جمله اخير پي ببريد. اگر در دوراني كه يك فرد، ذهن پاك ، ساده و شفافي دارد، به ويژه در دوران دانش آموزي و دانشجويي، حق اظهار نظر از وي گرفته شود، بهترين زمان براي تمرين، انعطاف ذهني و از همه مهم تر ، طي مسير فرآيند آشنايي ذهن با علم و تحليل و تفكر علمي از دست مي رود! موضوع فقط گرفتن حق نيست، حتي اگر فضاي فرهنگي به گونه اي باشد كه افراد، حاضر به اظهار نظر نباشند (مانند ترس از اشتباه يا مسخره شدن و …) نتيجه به همان مشكل مي انجامد!
به همين ترتيب به دلايلي كه در آينده خواهم گفت ، بيشتر افراد از از علم و تفكر علمي زده شده و به دنبال زمينه هايي مي روند كه بتوانند به راحتي در آن اظهار نظر و بحث كنند. اين زمينه ها چيستند؟ تماما غير علمي! طبعا در آينده اي نزديك همين افراد، داراي شغل، مسئوليت و گاهي پستهاي كليدي مي شوند و در اين جاست كه زمان تمرين گذشته و اظهار نظرهاي غير علمي و حتي اجراي اين نظرات، دامن گير يك اجتماع خواهد شد. در زماني كه مي توان و بايد نظر داد، اشتباه كرد، اصلاح كرد، تمرين كرد و علمي شد، اين حق سلب مي شود و زماني كه شخص، شغلي و پستي براي خود دست و پا كرد، عقده اظهار نظر غير علمي و حتي اجراي آن را بر سر اجتماع خالي مي كند. يعني زماني كه اشتباه تاوان سنگيني دارد!
مطلب را طولاني نمي كنم. اگر شما با اين نظر موافق باشيد، به نظر مي رسد بنده بايد باز گردم و جمله ابتدايي را اينگونه اصلاح كنم : هر كسي حق اظهار نظر در حوزه هاي علمي را دارد، اما در جايگاه مناسب! شايد اين تاكيد آخر براي جغرافيايي ما خالي از لطف نباشد ، اما به نظرم براي يك جامعه باز و نظام مند بيهوده و اضافي است. طبيعي است كه به جز استثنائات معدود، اظهار نظرها به طور اتومات در جايگاه مناسب خود قرار مي گيرد! طبعا يك مجله معتبر هر مقاله و نظري را چاپ نمي كند. يك رسانه معتبر به پخش هر نظري از سوي هر كسي نمي پردازد. هر كسي نمي تواند تريبون جمع بزرگي را در دست بگيرد و نظراتش را بيان كند. نظرات گوناگون، فيلتر شده و معمولا در جايگاه اصلي خود قرار مي گيرد. گاهي در حد امواج صدا يا رنگي كردن گوشه اي از فيسبوك و …! بنابراين جاي نگراني براي يك جامعه باز نيست. هر كسي حق نظر و بيان دارد و اين نظرات در جايگاه خودشان آرام مي گيرند. همين! براي جوامع بسته چطور؟ آيا مي توان به بهانه اينكه چون در اين جغرافيا ، نظرات در جايگاه خودشان قرار نمي گيرند، با فرهنگ حق اظهار نظر حتي در حوزه علمي مخالفت كرد؟ نظر شما چيست؟