چرا دکتر مصدق در دادگاه شهادتین گفت؟

برگه دکتر محمد مصدق رهبر ملی ایرانیان فیسبوک
از کتاب: محمد مصدق در محکمه نظامی -جلیل بزرگمهر- ص 192، 234، 369، 389، 393، 417، 649 و هفدهم جلد دوم
تلاش رژیم و دادستان دادگاه فرمایشی اش برای از میان برداشتن دکتر مصدق با دستاویز تکفیر و ارتداد ( چرا دکتر مصدق در دادگاه شهادتین گفت؟)
اولین بار که سرتیپ آزموده نسبت بی دینی به دکتر مصدق داد در جلسه 28 آبانماه بود. در زیر نمونه هایی از گفته های آزموده-دادستان ارتش- که به دکتر مصدق نسبت بی دینی و کفر داده شده است، آمده است:
-این عمل مرد بی ایمانی است که در برابر کوچکترین خطر! با کبرسن مثل یاغیان از پشت بام به پشت بام می گریزد. مرد بی ایمان چنین است.
-اینجا هم باید مثالی عرض کنم. به موجب قانون اساسی، هیچ قانونی در ایران نمی تواند بگذرد و و به موقع اجرا درآید مگر اینکه مخالف دین اسلام نباشد. حال اگر من باب مثال کسی تزی بنویسد که آن تز من باب مثال مخالف اصول مذهب اسلام باشد و در آن کشور خارجی، خارجیان بنشینند و بگویند «به به به! باید به این تز نمره عالی داد» دکتر مصدق: مقصود بنده ام، مقصود بنده ام.[خنده حضار]
-مصدق السلطنه… برخلاف دین مبین اسلام هم قیام کرده است. قطع نظر از حقانیت دین اسلام و ادعای مسلمانی، او اصل اول متمم قانون اساسی که مذهب رسمی ایران را مذهب اسلام و طریقه حقه جعفریه اثنی عشریه مقرر داشته، نادیده گرفته است، و رساله ای بر ضد دین مبین اسلام نگاشته…برای احتراز از نقل کفر و حفظ حرمت دین مقدس اسلام و کتاب آسمانی ما از ذکر جزئیات آن رساله خودداری می نمایم.
-نوشته اند که در زمان آقای مصدق در مجلس شورای ملی موقع ماه مبارک رمضان آب خوردند و علنا گفته اند« الضروارات تبیح المحظورات»
-موضوع گزارش چنین است که این دادیار طبق دستوردریافتی در موقعی که بستگان آقای دکتر با ایشان ملاقات می نمودند حضور داشتند. [در آن دیدار] یک جلد قرآن به آقای دکتر مصدق دادند تا نزد ایشان باقی باشد، که از قبول آن خودداری می کنند. 390
-دکتر مصدق حتی آیه ای از کلام الله مجید را تحریف کرده و نیز گفته اند که آیه ای از کلام الله را پیغمبر فرموده…اساسا این طرز تفکر دکتر مصدق و این طرز گفتارش نشانه این است که مسلمان نیست. زیرا اشخاص مرتد و بدبین هستند که قائل به وحی نمی باشند. یعنی آنها قائل به این نیستند که که کتاب آسمانی ما یعنی قرآن مجید کلام خداست، بلکه آنها مثل دکتر مصدق می گویند این کلام، کلام بشر است و کلام پیغمبر است.
-این متهم در دادگاه باید بگوید که چرا پس از یک عمر تظاهر به آزادیخواهی و مسلمانی و حفظ قانون اساسی، در آخر عمر تابع پیروان فرضیه ماتریالیسم یعنی ماده پرستی شد. دست به دست پیروان این فرضیه داد و به آیین اسلام و قانون اساسی ایران وقعی نگذارد.
دکتر مصدق در زندان به من[سرهنگ بزرگمهر، وکیل تسخیری] گفت:«آزموده با نسبتهایی که به من می دهد، می خواهد به نام بی دینی، متعصبی را تحریک کند تا در دادگاه مرا تیر بزند و بکشند. بعد بگویند قاتل شخص متعصبی بود. بعد هم قضیه لوث شود.» در جلسه بعدی بلافاصله بعد از تشکیل جلسه با ادای شهادتین نگرانی خود را از این حیث اظهار داشت، دکتر مصدق در هفدهمین جلسه دادگاه می گوید:» قبل از اینکه به جواب تیمسار محترم مبادرت کنم باید عرض کنم: اشهد ان لا اله الا الله، اشهد ان محمدا رسول الله….. من در این دادگاه اقرار می کنم که مسلمان و شیعه اثنی عشری هستم. مسلک من مسلک حضرت سید الشهدا است. یعنی آنجایی که حق در کار باشد، با هر قوه ای مخالفت می کنم؛ از همه چیزم می گذرم. نه زن دارم، نه پسر دارم، نه دختر دارم؛ هیچ چیز ندارم مگر وطنم را در جلو چشمم دارم[در این موقع دکتر مصدق به گریه افتاد]. رسول اکرم فرموده است: «قُم فَاستَقِم» ــ بایست و مقاومت کن. البته نفرموده است: «بدون مطالعه مقاومت کن. وقتی دیدی موضوعی بحق است بایست و مقاومت کن.» حالا من پیروی از مولای خودم را که در یک عمر کرده می کنم؛ و تا نفس دارم، دنبال عقیده صحیح خود هستم.»