1. شاه بعد از درگذشت منصور، امیرعباس هویدا وزیر دارایی (با فقط یازده ماه سابقه وزارت در کابینه منصور ) را به نخست وزیری انتخاب کرد… هویدا به قدری برای احراز این مقام، کوچک و نامناسب می رسید که …درهمان دو سه ماه اول انتظار تغییر او را داشتند. اما هویدا نه فقط دو سه ماه اول …بلکه قریب سیزده سال بر مسند نخست وزیری باقی ماند…راز بقای او را در این مقام باید در همان حقارت و عدم تناسب او برای تصدی این مقام جستجو کرد زیرا هویدا از نخستین روز تصدی مقام نخست وزیری، برای حفظ خود در این مقام رسم اطاعت و بندگی از شاه را پیشه کرد…شاه هم در هویدا شخصیت ایده ال خود را یافت … دوران طولانی نخست وزیری هویدا، دوران حکومت مطلقه شاه بر کشور بود زیرا هویدا بدون اجازه شاه در هیچ مورد مهمی گامی بر نمی داشت. در مسایل مربوط به سیاست خارجی و امور نظامی، هویدا به خود اجازه ی کوچکترین مداخله ای را نمی داد. وزیران امور خارجه در واقع منشی شاه بودند و غالبا در جلسات هیات دولت شرکت نمی کردند. وزیر جنگ فقط تصویبنامه های امور نظامی یا قراردادهای خرید اسلحه را که می بایست به تصویب هیات دولت برسد به جلسه کابینه می آورد و وزیران بدون چون و چرا آن را امضا می کردند…
هویدا از اینکه خود را آلتی بی اراده و مجری منویات شاه معرفی کند ابا نداشت و با این شگرد کسانی را که قصد انتقاد از اعمال و سیاست های او را داشتند خلع سلاح می کرد. در مجلسی وقتی که ناطق ضمن انتقاد ملایمی از دولت از شاه بعنوان «شخص اول مملکت» نام برد، هویدا با چهره ی برافروخته پشت تریبون رفت و گفت «مگر ما شخص دومی هم در این مملکت داریم که شما از شاه بعنوان شخص اول نام می برید؟ همه ما مطیع و فرمانبر اعلیحضرت هستیم و شخص دومی در این مملکت وجود ندارد. » هر چند همین آقای هویدا وقتی از مقام نخست وزیری برکنار شدحتی در زمانی که مقام وزارت دربار را داشت به زبان دیگری سخن می گفت و یک روز وقتی سفیر انگلیس که از او پرسیده بود «چرا شاه به تمایلات و خواست های مردم برای برقرار رابطه و گفتگو با آنها پاسخ نمی دهد گفت: شما مفهوم گفت و شنود را از نظر اعلیحضرت همایونی می دانید! از نظر ایشان گفت و شنود یعنی اینکه من می گویم شما بشنوید. او همین است و تغییر نخواهد کرد.»
2.دوران حکومت سیزده ساله ی هویدا، دوران بزرگترین فرصت ها برای پیشرفت و ترقی ایران بود: امریکا به علت گرفتاری در جنگ ویتنام و عوارض ناشی از آن مداخلات خود را در ایران و سایر نقاط جهان به حداقل رسانده بود، انگلستان از خلیج فارس خارج شده بود و دست ایران را در منطقه باز گذاشته بود و دولت شوروی نیز حزب توده و عوامل پیشین خود را در ایران رها کرده و به توسعه روابط اقتصادی با ایران و نفوذ در آن از طریق مشارکت در احداث کارخانه ذوب آهن یا ماشین سازی بسنده کرده بود. علاوه بر این، شرایطی که بعد از چهارمین جنگ اعراب و اسراییل در اکتبر 1973(مهرماه1352) در جهان پیش آمد به کشورهای صادر کننده نفت امکان داد که بهای نفت صادراتی خود را در عرض سه ماه چهار برابر کنند. در امد نفت ایران ناگهان از رقم چهار پنج میلیارد رد سالهای 1974 و 1975 رسید که با برنامه ریزی صحیح اقتصادی، صعود ایران به مقام یکی از پیشرفته ترین کشورهای جهان در کوتاه مدت امکان پذیر بود. اما از این فرصت طلایی ، نه فقط برای استحکام زیر بنای اقتصاد کشور بجا استفاده نشد بلکه با اسراف و تبذیر و ریخت و پاش، که فسادهای مالی و سوء استفاده های کلان و افزایش اختلاف طبقاتی و تورم و گرانی را به دنبال داشت، انتظام امور از هم گسیخت و دلارهای نفتی که می توانست رفاه و آسایش برای جامعه فراهم آورد بذر نارضایی و اختلاف در جامعه را کاشت.
از داستان انقلاب نوشته محمد طلوعی
*****
3. یک نمونه کوچک از آشفتگی هایی که طی این سالها در اوضاع اقتصادی کشور به وجود آمد سفارش میلیاردها دلار کلا به خارج، بدون در نظر گرفتن حجم بنادر ایران برای تخلیه ی این کالاها بود، بطوری که کشتی ها چندین ماه در بنادر برای تخلیه ی محوملات خود معطل می شدند و سورشارژ کشتی ها به علت این معطلی در بنادر ایران در 1355 از مرز یک میلیارد دلار گذشت، و این علاوه بر مواد غذایی و کالاهای فاسد شدنی بود که به دریا می ریختند. …
هویدا در دوسال آخر نخست وزیر خود متوجه شده بود که در اتاق او میکروفون مخفی گذاشته و به همین جهت در صحبت های خود با دوستانش خیلی احتیاط می کرد و بیش از حد تملق شاه را می گفت. …
قطع مداوم برق از اوایل تابستان 1356 به منزله ی زنگ خطری برای صنایع و اقتصاد ایران به صدا در آمد و رویای تمدن بزرگ شاه و وعده ی تبدیل ایران به «پنجمین قدرت بزرگ جهان» به مسخره گرفته شد….
از بازیگران عصر پهلوی جلد1نوشته محمد طلوعی
*****
4.برادرم به من هم عقیده بود که چهره ی شاه به سختی لطمه خورده و نارضایی عمومی رو به فزونی است. او می گفت مسوول اصلی سقوط اعتبار و حیثیت شاه اعضای خانواده ی او هستند و اگر روزی شاه تاج و تختش را از دست بدهد بیشتر به خاطر برادران و خواهرانش خواهدبود. من بارها به ارباب گفته ام اگر می خواهد مردم مبارزه با فساد را باور کنند باید این کار را از خانواده اش شروع کند. اما کو گوش شنوا؟ ..در سال 1975 که کمیسیون تحقیقات سنای امریکا پرداخت میلیونها رشوه به مقامات سطح بالای ایران از جمله اعضای خانواده شاه را فاش کرد او با صراحت به من گفت این یک امر طبیعی است برادران و خواهران او هم مثل همه حق دارند برای تامین مخارج زندگی خود درامد کسب کنند و رسم پرداخت حق کمیسیون(پورسانتاژ یا حق و حساب) در معاملات، یک امر جاری در تمام دنیاست…
از کتاب سقوط شاه نوشته ی فریدون هویدا
*****
5. دکتر امینی توی کتاب خاطرات شفاهی ایران نوشته که توی بحبوحه انقلاب شاه من را خواست و گفت: شماها بالاخره افراد ملی هستید هرچی برای کشور اتفاق افتاده دیگه گذشته! شماها باید جلوی این‌ها رو بگیرید ما تقصیر کردیم ولی مملکت رو نباید دست این آخوندها بدیم…
من به شاه گفتم: من توی اتاقم سه تا صندلی داشتم ساواک اومد گفت چرا سه تا صندلی داری!؟ این اجتماع محسوب می‌شه!
گفتم:خب چیکار کنم!؟ گفتن: دوتاش رو بردارید!
ساواک تا همین دو هفته پیش نمی‌ذاشت من توی اتاقم سه تا صندلی بذارم ولی این‌ها ۱۶۰۰۰تا مسجد داشتن! آخه ما چجوری جلوی این‌ها رو بگیریم!؟
*****
1. سلطنت….> سلطنت مطلقه….> بن بست….> شریف امامی….> بن بست….> ازهاری…
ولایت فقیه….> ولایت مطلقه فقیه….> بن بست….> خاتمی….> بن بست….> احمدی نژاد ….> بن بست….> روحانی….> بن بست….
2. دوران بهای بالای نفت و جنگ ویتنام
دوران بهای بالای نفت و جنگ افغانستان و عراق، درگیری امریکا و روسیه بر سر اوکراین،…
3. واردات بی رویه، افزایش اختلاف طبقاتی،…تغییر بحرانی ضریب جینی
4. اشرف پهلوی
مجتبی خامنه ای
5. راستی این بار چه کسی را در آب نمک خوابانده اند؟!
یکنفر 