از برگه جشنها و فرهنگ ایران زمین – Culture of Iran فیسبوک
(تندیس خدا زروان با مار پیچیده بر گرد او، موزه واتیکان)
دین کهن اقوام ایرانیتبار برگرفته از عقاید کهنتر آریاییهاست که در آن عوامل طبیعی و روان مردگان اهمیت بسزایی داشتند. در طی تکامل این عقاید، هر یک از اجزای طبیعت، بهصورت خدایی درآمدهبود و بدینگونه خدایان بسیاری بر سرنوشت جهان فرمانروایی میکردند.
در میان این اقوام این عقیده وجود داشت که در جهان دو آیین و قانون وجود دارد: ارته به معنی نظم و تقوا و دروغ به معنی آشوب.
اقوام هندوایرانی در زمانی بسیار کهن، به خدا-پدری اعتقاد داشتند که با نام و صفتهای گوناگونی خوانده میشد. همهٔ خدایان چه اهوراها و چه دیوها، فرزندان او بودند، ولی خود او در امر آفرینش و امور جهان وظیفهای برعهده نداشت. این اندیشه در ایران با نام آیین زروانی معروف است.این آیین کهن هندوایرانی، در فلات ایران چندبار متحول شد. در مرحلهٔ نخست، دیوان از خدایی افتادند و به مظاهر نیروی شر تبدیل شدند. در مرحلهٔ بعد، یک ویژگی دیگر، یعنی وجودی با نام اهورامزدا در رأس جهان خدایان افزوده شد. اهورامزدا در نوشتههای هندی به چشم نمیخورد. تحول سومی که در فلات ایران رخ داد، از اهمیت افتادن زروان در دین زرتشت بود.
زَروان به عنوان زمان (و مکان) بیکرانه و مطلق خداییست که حتی شناختش برای خدایان دیگر ممکن نیست و هیچ چیز از سیطرهٔ او خارج نیست.
زرتشت کیش کهن آریایی را از اساس تغییر داد. او ستایش ایزدان باستان را منع کرد و ستایشگرِ خدای یگانه، یعنی اهورامزدا گردید. این تغییرات در بخش گاتهای اوستا به چشم میخورد. اما بخشهای دیگر اوستا (یشتها و یسنا) با اینکه اصول زرتشتی دارد، ولی یادآور آیین کهن آریاییها است. در این بخشها گروهی از ایزدان، فرشتگان و چهبسا دیوان، همان پروردگاران آریایی هستند که در بین ایرانیان و هندوان مشترک بودند.