برگه ایران گلوبال، http://www.iranglobal.info/node/46198
محقق صاحب نظری که ایرانی- آمریکایی است، در سفری که اخیراً به خاورمیانه کرده از مشاهدهٔ گستره و شدت دشمنی و خصومتی که اعراب سنی مذهب منطقه مخصوصاً سعودیها و شیخ نشینهای خلیج فارس با ایران و ایرانی دارند سخت تکان خورده و تعجب کرده بود و میگفت:
«بارها به اردن و عربستان و کشورهای عربی منطقه سفر کردهام و مأموریت دانشگاهی داشتم. جوّ ایران ستیزی و ضد ایرانی سنگینی که این بار دیدم، هرگز ندیده بودم. نفرت از ایرانی همه جا پخش شده همه جا خبر از خطر ایران است. خطرِ ایرانِ اتمی، ایران شیعی و بداندیشی که گویا دنیای اسلام را سخت تهدید به نابودی میکند. گروه قزلباشهای جدیدی که کمر به نابودی مدنّیت عربی- اسلامی بستهاند و پشت پرده از حمایت جناحهایی در آمریکا و غرب هم برخوردارند!!! مطبوعات و رسانههای جمعی عربی- سنی هم هر نوع خرابکاری و خشونت و تروریسم و مردمکُشی را به راحتی به ایران نسبت میدهند و بر این باوراند که ایران و ایرانیها عامل اصلی تمامی مصائب کنونی خاورمیانهاند، آنها القاعده و النصره را هم ساخت ایرانیها میدانند و میگویند داعِش را هم ایران ساخته و پرورده تا به بهانهٔ مبارزه با تروریزم بر منطقه مسلط شود…
«نتیجه اینکه ایران را کانون شّری تلقی میکنند که به هر قیمتی شده باید از بین برود و نابود شود.»
آری ایرانستیزی امروزه واقعیتی است که به آسانی از آن نمیتوان گذشت. سران جمهوری اسلامی سالهاست که دیگر فراموش شدهاند، صحبت فقط از ایران است و ملت ایران و ایرانی و السلام. ایرانی که گویا مایه شرّ است و اصلاح ناپذیر. برای دیدن و درک و فهم این موضوع نیازی به زحمت تحقیق بسیار زیادی نیست. با مختصر توجهی به مواضع سران سعودی، دست راستیهای اسرائیلی و نو محافظ کاران آمریکایی کافیست که بفهمیم دشمنی با جمهوری اسلامی عملاً به دشمنی و ستیزه جویی با ایران و ملت ایران تبدیل شده است یعنی شده چیزی نظیرِ یهودی ستیزی، سوسیالیست ستیزی، روشنفکر ستیزی یا ارمنی ستیزی و بهایی ستیزی و غیره…
روشن است که یک یهودیستیز کسی است که در وجود یهودیها خطری ذاتی برای جامعه میبیند و کنترل و تضعیف و نهایتاً نابودی آنها را هدف خود قرار میدهد. روشنفکر ستیز خاصه اگر حاکم باشد، روشنفکران را مایه شرّ و مولد شرارت و فتنه و فساد اجتماعی تلقی میکند و حبس و تبعید و درهم کوبیدن آنها را به مشغله اصلی خود تبدیل میکند. درواقع شرّ- بینی یا دیدن شرّ در خمیره هستی یک طبقه اجتماعی یک جمعیت سیاسی یا یک فرقه مذهبی یا ذاتاً شرور تلقی کردن قوم و ملت خاصی، شکل دهندهٔ اصلی مکتبهای ستیزهگری بوده که طی صد سال اخیر به جنایاتی تکان دهنده علیه انسان و انسانیت منجر شده است.
باری ایرانستیزی چیزی است از جنس همین یهودیستیزی و روشنفکر ستیزی یا ارمنی و بهاییستیزی، مثلاً آدمکُشان عثمانی در شرارتی باور نکردنی صدها هزار ارمنی را درست صد سال پیش کشتند و سوزاندند و آواره دنیا کردند چون آنها را بنیاداً بد و اصلاح ناپذیر و غیرخودی میدانستند و سالها علیهشان تبلیغ سوء کرده و زمینهٔ را برای اجرای چنان جنایت شومی آماده کرده بودند.
داعِش ایرانستیز هم امروزه شیعه و علویها را در شام و عراق قتل عام میکند، گردن میزند و میسوزاند. چون ایرانی را شیعه و هر شیعه را در هر کجا عامل ایران میداند. یا لشگر صحابه و طالبان و القاعدهٔ پاکستان شیعه کشی را به ورزش روزانهٔ خود تبدیل کردهاند و کسی نیز جلودارشان نیست. طالبان هم در افغانستان تا به قدرت رسیدند دست به شیعه کشی و ایرانستیزی زدند.
درواقع همه گروههای اسلامیستی- تروریستی از القاعده گرفته تا طالبان و النصره و لشگر صحابه و داعِش و غیره امروزه در منطقه جز کشتن شیعهها و ضدیت هیستریک با ایران کار مهم دیگری انجام نمیدهند. خود سعودیها هم، با دولت مرکزی و ملی عراق در قهر و جدالاند چون آن دولت متحد عملی ایران است، به بحرین لشکر میفرستند و ۷۵% مردم را سرکوب میکنند به سبب اینکه بحرینیها علاقمند به ایراناند، بیاجازهٔ سازمان ملل به یمن تجاوز میکنند و مردم را میکشند و میگویند چون حوثیها را شیعه و طرفدار ایران میدانند. اعمال ضد ایرانی سعودیها یکی و دو تا نیست. همین چند سال پیش بود که ملک عبدالله، شاه سابق سعودی از دولت آمریکا خواست که با حملۀ نظامی به ایران» سرِ مارِ فتنه «را قطع کند و منطقه رانجات دهد» و یا روشن است که تحریم خرید نفت تولیدی ایران بدون یاری جدّی سعودیها ممکن نمیشد.
جالب است که تبدیل دشمنی با جمهوری اسلامی ایران به ضدیت هیستریک با ایران و ایرانی، یعنی ایرانستیزی کار ویژهٔ صدام حسین بعثی بود. اصلاً ایرانستیزی با صدام حسین و حزب بعثِ فاشیست او آغاز میشود. نفرت صدام از ایرانیان تا حدی بود که در جریان تجاوز به خاک ایران طی اطلاعیهای اعلام کرد:
«هر عراقی اگر زنی ایرانالاصل داشته باشد، از هشت تا ده هزار دلار پاداش خواهد گرفت اگر او را رسماً طلاق دهد»*
و در تبلیغات حزبی– عقیدتی میکفتند که: خداوند ایرانیها را زیادی آفریده بهتر است که نباشند، هم او بود که در ابتدای حمله به ایران از اعراب ایرانی، از آذربایجانیها از کردها و لرها و بلوچها و حتی ترکمنها مصرانه خواست تا مسلحانه علیه «حکومت مرکزی» بپا خیزند و به سلطۀ فارسهای حاکم بر ایران نقطهٔ پایان بگذارند.
باری ایدئولوژی حزب بعث صدامی اساساً ایرانستیزانه بود. ایدئولوژی فاشیستی و نژادپرستانهای بود که با تلاش برای جدا کردن خوزستان از ایران و سلطه بر خلیج فارس، با تحریک اقوام ساکن ایران به جدایی طلبی و جنگهای قومی، با تاکید بر عربی بودن خلیج پارسی و تحقیر ایرانی و بیارج نمایاندن فرهنگ و ادب فارسی سعی بر درهم ریختنِ وحدت ملی و تجزیه و پاره پاره کردن ایران داشت و آن را به هدف جدّی خود تبدیل کرده بود.
جالب اینکه در عصر دولت اصلاحات خاتمی که بوی بهبود روابط جمهوری اسلامی با غرب و آمریکا به مشام میرسید، حکومتِ بعث صدامی سخت کوشید تا از هرگونه تماس و ایجاد پل ارتباطی میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا جلوگیری کند و روابط تهران – واشنگتن را تا حد امکان خصمانهتر سازد. و حالا سعودیها که ایرانستیزیهای عصر صدامی را به ارث بردهاند، دست در دست نو محافظهکاران آمریکایی و همراه با دست راستیهای افراطی اسرائیلی سعی و تقلا دارند تا صنعت ایرانستیزی را دور تا دور ایران، در سراسر منطقه در آسیای مرکزی، در قفقاز، در پاکستان و افغانستان و حتی ترکیه و… تا میتوانند گسترش دهند و ایران را منزویتر سازند.
از این جهت است که: تلاش برای تشدید «تحریمهای اقتصادی و مالی» کوشش برای جلوگیری از بهبود رابطه ایران و امریکا، فعالیت جهانی برای شکست «مذاکرات هستهای»، دامن زدن به ایران هراسی با وارونه نمایاندنِ وقایع منطقهای، و نهایتاً تاکید بر ضرورت اتخاذ موضع سرسختانهتری در برابر ایران تا حد حمله عظیم نظامی و شکستن غرور ملی ایرانی، آن درونمایهٔ تکرار شوندهای گشته که در هر گفته و نوشته این ایران– ستیزان، امروزه میتوان به روشنی مشاهده کرد…
آری، ایرانستیزی امری بسیار بسیار جدی است. آن را سرسری نباید گرفت. ایران جداً منزوی شده و تنها مانده. هیچ زمانی چنین تنها نبوده است.
چرا چنین شده، این ایرانستیزیها از کجا میآید، نقش جمهوری اسلامی ایران و فقهای افراطی شیعه در شکل گیری ایران– ستیزی چه اندازه بوده، «اپوزیسیون» خارج نشینِ حکومت اسلامی در تشدید این ایرانستیزی چه نقشی داشته، اینها مسایل و موضوعاتیاند که به دقت و دور از احساسات باید پیگیری شوند.
تگزاس- آپریل ۲۰۱۵
* جولیس دیلی– جنبش اسلامی شیعیان عراق- ص: 58