دموکراسی لاییک ایران – سیاوش ایراندوست

از برگه ایران لیبرال؛ http://www.iranliberal.com/showright-spalt.php?id=%221719%22
Iran-66yeras ago(1)
اکثریت مردم ایران با حکومت اسلامی مخالفند، اما عده ی کمی از ایرانیان درگیر مبارزه ی سیاسی برای برقراری دمکراسی هستند. چگونه تعداد هر چه بیشتری از مردم ایران در مبارزه ی سیاسی برای براندازی دیکتاتوری و برقراری دمکراسی شرکت می کنند؟ و نهایت اینکه در مرحله ی پایانی، طرفداری عملی اکثریت مردم ایران از دمکراسی، سرنگونی دیکتاتوری را رقم خواهد زد. اینجا مساله ی اصلی نمایان می شود که راهبرد سرنگونی دیکتاتوری و برقراری دمکراسی در ایران چیست؟ آیا استراتژی مشخصی در این زمینه ارائه شده است؟

ادعا تا عمل

برخی از فعالان اپوزیسیون مدعی هستند که راهبردهای لازم برای برقراری دمکراسی را می دانند و شاید در مواقعی هم ذکری از آنها به میان آورده اند. برخی که می خواهند دمکراسی را بدون سرنگونی دیکتاتوری برقرار سازند و طالب اصلاح دیکتاتوری اند. برخی می خواهند دیکتاتوری و سازمان ملل با هم انتخابات آزاد برقرار کنند و بقیه هم رأی دهند. برخی انحلال را می طلبند، انحلال طلبی که به غیر از پارتی پردازی با نوشابه ی اسلامی رایگان، حداکثر هنرش واژه پردازی و لفاظی در باره ی همه چیز است که هیچ چیزی از آن قابل فهم نباشد، آش معجون جمهوری سلطنتی فدرال سکولار نو رنگی با پیازداغ دمکراسی رایگان. دمکراسی که بزک همه چیز شده است که معلوم نباشد که چیست. شاید راهبردشان همین باشد: تحریف دمکراسی و فروکاستنش به لفظی تزیینی برای مقبول جلوه دادن آشفته گویی ها و … . هیاهوی بیراهه هایی که تحت عنوان دمکراسی خواهی عرضه می شوند.

برخی آلت دست نومحافظه کاران آمریکا هستند. برخی هم که صریحاً دیکتاتوری دیگری تجویز می کنند منتها اسم دیکتاتوری شان دمکراسی است، مال بعضی توحیدی و بی طبقه است و پنجره هم ندارد. مال برخی دیگر سلطنتی است، دیکتاتوری اتوریتر را به اسم دمکراسی و مشروطه می خواهند و لااقل تکلیفشان با خودشان مشخص است که نهایت آرمان و خواسته شان استبداد سلطنتی است.

اما برخی جمهوری خواهانی که تکلیفشان با خودشان هم روشن نیست … . در این میان دموکراسی خواهانی هستند که سیاست مشخصی ندارند. آنچه روشن است مبارزه بدون بینش سیاسی روشن و طرح سیاسی مشخص به جایی نمی رسد چه رسد به دمکراسی. مبارزه ی سیاسی برای براندازی دیکتاتوری و برقراری دمکراسی، استراتژی سیاسی و رهبری سیاسی و شعار سیاسی لازم دارد.

لاییسیته

گردآوری نیرو برای مبارزه ی جدی با حکومت دیکتاتوری اسلامی با بسیج مردم حول شعار لاییسیته امکان پذیر است. وظیفه ی امروز آزادی خواهان ایرانی از قوه به فعل آوردن توان شعار لاییسیته در بسیج مردم است. زدودن شبهه پراکنی های مغرضانه ی اسلامگرایان در باره ی لاییسیته و رفع تصورهای نابجا از آن، آشنا ساختن مردم ایران با توان پیگیری خواست لاییسیته برای ختم کردن عمر حکومت اسلامی و کارکرد لاییسیته در دمکراسی، بر عهده ی آزادی خواهان ایرانی است.

لاییسیته نه خفیف کردن دین است و نه خفیف کردن روحانیان و نه خفیف کردن مؤمنان، جدایی است به معنای استقلال اقتدار مذهبی از اقتدار سیاسی؛ جدایی درست راه را بر سودای حکومت گری روحانیان و نیز سوءاستفاده ی سیاست از مذهب می بندد، ولی دست روحانیت را در اداره ی مذهب باز می گذارد. قاطعیت در براندازی حکومت اسلامی همانقدر لازم است که طرح درست و معقول برای تحقق و تداوم دمکراسی لائیک ایران.

اکنون باید تصمیم قطعی بگیرید: لاییسیته یا سکولاریسم؟ و طرح اجرایی شان چیست؟ باید به تفاوت لاییسیته و سکولاریسم توجه داشت، انتخاب بین آنها برای برقراری و تداوم دمکراسی در ایران حیاتی است. سکولاریسم از بابت نظری و عملی توان اینکه تکلیف ارتباط سیاست و مذهب را در ایران امروز درست روشن کند، ندارد و شاید به همین دلیل هم است که طرح مشخصی از آن ارائه نشده است، البته اگر چنین قصد و قابلیتی در مدعیان فعلی سکولاریسم وجود داشته باشد، قابلیت سخن گفتن معقول و منطقی و بیان مطالب به صورت صریح، مشخص و قابل فهم و نقد.

مدتی است که طرح سیاسی لاییسیته در ایران فردا در کتاب «یگانگی و جدایی» به صورت مشخص و واضح تحلیل شده است. نقد این طرح بر عهده ی کیست؟ نقش فعالان اپوزیسیون در تمییز راه دمکراسی برای ایران چیست؟ ترویج راه درست دمکراسی برای ایران در بین مردم ایران بر عهده ی کیست؟ روشنفکران کجا هستند؟ بر کدام بخش طرح لاییسیته در ایران فردا انتقاد دارید؟ راهکار بهبود یافته چیست؟ آیا راهکار استقلال اقتدار مذهبی و جدایی اقتدار مذهبی از اقتدار سیاسی را درست می دانید؟ مطالب «لاسیسیته در ایران فردا» واضح و صریح صورت بندی شده است، پس نقد آن هم باید مشخص و قابل فهم باشد.

ترویج اندیشه های آزادی خواهی و مسیر درست مبارزه بر عهده ی روشنفکران آزادیخواه ایرانی است. سخن گفتن، کاری بسیار مسوولانه است. روشنفکران باید معقول حرف بزنند و باید در جامعه گفتگوی منطقی وجود داشته باشد و با مسوولیت بیشتر سخن گفته شود. و مسوولیت سخن گفتن به این معناست که مطالب به صورت مشخص، صریح و قابل فهم بیان شوند تا اگر اشتباهی داشته باشند، اگر در آنچه بیان شده چیزی نادرست باشد، قابل تشخیص و بررسی و بیان باشد. مطالب پرطمطراق و اعجاب برانگیز و غیر قابل فهم نه تنها مهمل است که برای کارکرد درست فکر و عمل مضر است. کیفیت جریانی که روشنفکران بدان وسیله در سیاست های فردا تأثیر می گذارند موضوعی پر اهمیت است که نباید دستخوش لفاظی ها و دغلبازی های روشنفکرانه شود. قدرت روشنفکران در شکل دادن به افکار عمومی باید در جهت برقراری و تداوم دمکراسی در کشور ایران و تأمین منافع ملت ایران به کار رود.

می توان به تحلیل رفتارها و برخوردهای حاکمان اسلامگرا ادامه داد، و نیز می توان همچنان تحلیلهای انتزاعی را ادامه داد و … ، اما بهتر است هر از گاهی به راهی که باید برای رسیدن به دموکراسی بپیماییم، نیز نگاهی بیاندازیم و اگر در توانمان بود، هموارش سازیم. اما امید اصلی ایران به جوانان ایران است. امیدواری به آینده ی ایران، امیدواری به همت و قابلیت جوانان ایران است نه به بخت و اقبال.

آینده سازان ایران

بدون هیچ تردیدی، نوجوانان و جوانان ایران آینده سازان مملکتند و در مورد این گزاره هیچ اختلافی بین دوست و دشمن دموکراسی نیست. امید دوستداران دمکراسی ایران بر پویایی و همت و کارآمدی نسل جوان است. جوانان ایران باید خودشان را برای دمکراسی ایران آماده سازند، این آمادگی در حین مبارزه ی سیاسی برای برقراری دمکراسی باید ساخته و پرداخته و مستحکم شود. من خود دانش خاصی در این زمینه برای ارائه ندارم، اما دانش لازم برای کسب آگاهی و آمادگی در این زمینه در کتاب «آیین شهروندی» آمده است.

برقراری دمکراسی محتاج آشنایی هر چه بیشتر جوانان کشور با مفهوم شهروندی است و آمادگی هر چه بهتر آنان برای ایفای درست این نقش. دمکراسی بیشترین سنجیدگی را از بیشترین تعداد مردم چشم دارد. هیچ نظام سیاسی دیگری به اندازه ی نظام سیاسی دمکراسی لیبرال به قابلیت عامه ی مردم متکی نیست. دست آزادی خواهان ایران بالاخره رشته ی عمر حکومت اسلامی را قطع خواهد کرد و اگر آمادگی برای بهره برداری از موقعیتی که به این ترتیب فراهم می گردد، از قبل حاصل نشده باشد، فرصت از دست خواهد رفت و باید چندین سال دیگر برای تکرار آن انتظار کشید و ضررها و سختی های زیادی متحمل شد … .

امید است که دموکراسی و حقوق شهروندی تحلیل شده در کتاب «آیین شهروندی» راهگشای نسل جوان ایران به تحقق و تداوم دموکراسی برای کشور ایران و حقوق شهروندی برابر برای همه ی مردم ایران باشد. مطالب این کتاب را فقط به خاطر نسپارید، بلکه در ذهن تحلیل ببرید و دستمایه ی فکر و عمل سازید.

بعد از دوران درخشان فکری مشروطیت، دمکراسی خواهان ایران یک دوره ی درخشان فکری داشته اند که دوره ی مصدق است ولی بعد از کودتای 28 مرداد و تصفیه ی روزنامه نگاران مصدقی که بسیار وسیعتر و شدیدتر از تصفیه ی قلمزنان توده ای بود، ضربه ای خوردند که هنوز از زیرش کمر راست نکرده اند. توده ای ها بعد از مدتی به مطبوعات بازگشتند و خیلی خوب جای خود را باز کردند و تا انقلاب 57 در عین پر کردن صفحات روزنامه هایی که مطیع دولت بودند، فعالیت های چریکی- قلمی خود را ادامه دادند. ولی راه ملی ها سد شد … .

در انقلاب 57 هم که دیدیم خواستاران دموکراسی از بابت عرضه ی فکر خود و تبلیغ آن در چه موقعیتی بودند و چگونه قافیه را به چپگرایان افراطی و اسلام گرایان باختند. امروز هم موقعیت کمی، فقط کمی، بهتر شده است و باید این وجه کار به طور جدی تقویت بشود. به نظر نمی رسد که بتوان دمکراسی را با کادرهای غیردمکرات، حال هر قدر هم محض پیروی از مد روز شعار دمکراسی بدهند، برقرار کرد. اولین وسیله ی گردآوری و تربیت کادر درست فعالیت فکری و قلمی است. این امید و انتظار از جوانان ایران است که همراه با پا گذاشتن به مسیر مبارزه ی سیاسی جدی، این بخش از توانایی های خویش را تقویت نمایند و در عین حال از بیشتر کسانی که از طریق آنان به راه مبارزه ی سیاسی برای برقراری دمکراسی لاییک خواهند آمد.

استراتژی مبارزه ی سیاسی برای برقراری دموکراسی در کشورمان، در کتاب «براندازی حکومت اسلامی» ارائه و تحلیل شده است. مرحله ی اساسی و تعیین کننده ی مبارزه تبلیغات است و امروز در این مرحله هستیم: آشنا ساختن مردم ایران با هدف و استراتژی مبارزه ی سیاسی، محورش ترویج شعار لاییسیته به قصد برقراری نظام سیاسی دموکراسی لیبرال و لاییک جمهوری ایران.

براندازی دیکتاتوری و برقراری دموکراسی در کشور ایران بر عهده ی مردم ایران است. وظیفه ی برقراری دمکراسی آزادیخواهان ایرانی را در همه جای ایران به عمل فرا می خواند: تشکیل هسته های پراکنده ی مبارزه ی سیاسی در سراسر کشور برای تبلیغ هدف مبارزه و ترویج شعار لاییسیته و شکل دادن به مخالفت عمومی مردم با حکومت اسلامی به سمت مبارزه ی سیاسی برای برقراری دمکراسی لاییک؛ و تحول عملیاتی در مرحله ی پایانی مبارزه با هدایت میدانی تظاهرات وسیع مردم به سمت سرنگونی دیکتاتوری با گرفتن اختیار دستگاه دولت و استقرار دمکراسی لاییک ایران.

ایران – 29 اردیبهشت 1394
*********

«براندازی حکومت اسلامی»

Click to access Barkamel.pdf

«یگانگی و جدایی، لائیسیته در ایران فردا»

Click to access EJRA.pdf

«آیین شهروندی»

Click to access AyinD.pdf

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s