معتمدی (معتمدالوزاره) در خاطراتی که از خود در مورد ماموریتش در هیات نمایندگی ایران در کمیسیون مرزی ایران و ترکیه به جای گذاشته است، درباره استمرار اشغال بخشهایی از خاک ایران به وسیله ترکیه مینویسد:
روز 21 مهر [1309] مراسله از آقای یاور میرحسین خان هاشمی فرمانده قسمت قوزلو، توسط آقای نایب سرهنگ کاظمخان به ریاست محترم کمیسیون رسید که قوای ترکیه در توژیک و اطراف قوزلو احداث قشله و ساختمان مینمایند و در مقابل مساعدتهای دولت ایران در قضیه اکراد آرارات، استفاده غیرمشروع مینمایند.
وی در جای دیگری می نویسد:
وضع رفتار و حرکات دولت ترکیه در همه حال و همه اوقات، این ترتیب بوده است و تازگی ندارد، در صورتی که هرگاه دولت ایران در ختم قضیه اکراد آغری حاضر به مساعدت نمیشد، ممکن نبود دولت جمهوری ترکیه موفق به ختم این غائله بشود. بعد از آن که با اظهار تشکر از تشریک مساعی این دولت، خاتمه داده شد و اجتماعات اکراد آغری از بین رفت و مقامات عالیه ترکها از این مساعدت دولت ایران در ضمن نطقهای خودشان اظهار تشکر کردند، حالا از مراجعت دادن قوای خودشان از خـــاک ایران شروع به مسامحه و مماطله کرده و احداث پناهگاه و قشله نمودهاند.
و در بخش دیگری از خاطراتش:
…. یاور هاشمی اظهار کردند که قوای دولت ترکیه در توژیک و کوه سلب و دره قوزلو، مشغول ساختن نظامیه هستند. حقیقتا دولت ترکیه به هیچ عهد و پیمان مقید نیست. این بدقولی و غیرحقگویی دولت مشارالیه، مورد تنفر عموم ایران و ایرانیان است. در هر موقع که دولت ایران نسبت به دولت مزبوره حسن مساعدت نشان داده و ابراز صمیمیت و مودت کرده است، نتیجه بالعکس شده، دولت ترکیه به حقوق ایران تجاوز نموده و حقوق دوستی را خللدار کرده است. همین قضیه اخیر و تشریک مساعی دولت شاهنشاهی ایران در مساله اکراد آرارات، بهترین شاهد برای اثبات قضیه میباشد که دولت ترکیه در ازای این معاملات صمیمانه دولت ایران، عوض این که بایستی با اظهار تشکر، نقاط متعلقه به ایران را تخلیه نماید، در نواحی که خاک ایران است قشله و نظامیه احداث میکند.
آقای سرهنگ کاظمخان، مجددا در این موضوع تلفونگرامی به آقای صالح پاشا نوشته، بعد از تذکر مساعدتهای دولت ایران، تقاضای تخلیه خاک ایران را از قوای ترکیه نمود. پاشای ترک، جواب را خیلی دوستانه و مودبانه داده بود که امروزها خودشان به بورآلان خواهند آمد و مسائل معلقه را به نوعی تسویه خواهند کرد که موجب رضایت طرفین باشد. ولی هنوز از آمدن صالح پاشا به اینجا خبری نیست و معلوم نمیباشد چه وقت خواهد آمد و کی به تخلیه خاک ایران امر خواهد داد و چگونه این کار را تصفیه خواهد نمود که هر دو دولت راضی باشند.
در اول آبان 1309 نیز اخباری به هیات نمایندگی ایران رسید حاکی از اینکه ماموران ترکیه یک گروهان مسلسل و یک گروهان پیاده به آیوبیگ از جمله مناطق اشغالی خاک ایران وارد کرده و مشغول ساختن پادگان در این منطقه هستند. در 29 آبان 1309 سرانجام دولت ترکیه بهطور رسمی خواستار الحاق آرارات کوچک و توابع آن یعنی کلیه مناطق اشغالی خاک ایران به ترکیه شد. در اول آذر 1309، در جلسه کمیسیون مرزی نیز، نظمیبیگ ریاست هیات نمایندگی ترکیه رسما اظهار داشت، به موجب دستوری که از آنقره (آنکارا) به وی ابلاغ شده است، دولت ترکیه درخواست میکند که دامنه آرارات کوچک از 2700 متری علامت شماره 9 به طرف خاور آرارات که از 1500 متری تپه توژیک گذشته و به سمت جنوب برمیگردد، به دولت ترکیه واگذار شود تا دولت ترکیه که برای اصلاح آرارات این همه فداکاری کرده است بتواند امنیت را در این حدود برقرار کند.
و سرانجام:
دولت ایران با واگذاری مناطق مورد درخواست ترکیه موافقت میکندولی به این شرط که دولت ترکیه مالکیت ایران بر قطور و بارژگه را به رسمیت بشناسد. البته این درخواست ایران بیمعنا و عجیب بود! زیرا مالکیت ایران بر قطور بارها اثبات شده بود و حتی در کنگره 1885 برلن مورد تأیید دولتهای بزرگ جهان نیز قرار گرفته بود. بنابراین پذیرش مالکیت ایران بر قطور، تحصیل حاصل بود. بارژگه نیز فاقد اهمیت استراتژیک بود و افزون بر آن حتی خود قریه بارژگه نیز قرار نبود به ایران واگذار گردد بلکه صرفا این دره بارژگه بود که قرار شد به ایران واگذار شود. هم اکنون نیز اگر کسی به جلفای آذربایجان به سوی گوشه شمال غرب کشور مسافرت کند، دورادور کوه آرارات را که کوهی مقدس برای ارامنه بوده و در سال ۱۳۰۹ خورشیدی از ایران جدا شد، خواهد دید
جهت اطلاعات کاملتر از واقعه شوم تجزیه آگری کوچک، می توان به خاطرات سرلشکر ارفع، که از جمله میهن پرست ترین افسران ارتش شاهنشاهی بود، مراجعه کرد و اعتراضات و گزارشات وی به دولت آن دوران را مطالعه نمود.