از تاربرگ «ایران لیبرال»؛ http://www.iranliberal.com/showright-spalt.php?id=%222746%22
۳۰ سپتامبر ۲۰۱۷
کردها به تشویق خوانین دکاندار استقلال، با طنابی که تصور می کنند اسرائیل به کمرشان بسته ولی در حقیقت به گلویشان انداخته، در چاه ویلی که خیال می کنند تهش گنج استقلال نهفته، پایین تر رفتند و در نمایشی قلابی به اسم رفراندم شرکت کردند. این استقلال جز توهم نیست، ولی مصایبش واقعی خواهد بود. نگاهی به سوابق، مسائله را روشن تر خواهد کرد.
مدیون خارجی
این اول بار نیست که سخن از استقلال کردستان در میان آمده. هر بار بوده با تکیه به قدرتهای خارجی و با استفاده از اشغال کشور توسط قوای بیگانه، بوده. در مورد قاضی محمد اینطور بود، در مورد بارزانی هم اینطور است. آن معاهدۀ سور هم که گاه و بیگاه حرفش زده می شود تا برای حقوقی که به کردها نسبت می دهند، سابقه ای جور کند، درست چنین چیزی بود، تقسیم لاشۀ امپراتوری عثمانی توسط پیروزمندان جنگ، فقط و فقط با اعتنا به منافع خود. فکر کردند چیزی به کردها بدهند و بعد منصرف شدند. خلاصه این استقلال طلبان همیشه چشم به دست بیگانه داشته اند، همیشه مدیون بیگانه بوده اند و همیشه در خدمت بیگانه قرار گرفته اند. ظاهراً جنگجویی و جنگاوریشان فقط مال آشنایان است و کشوری که در دلش زندگی می کنند، وگرنه بیگانه که باشد، صلح است و صفا.
دولت قومی
جالب اینجاست که چون در خط کشی سایکس پیکو به کردها چیزی نرسیده، میگویند کار از اصل عیب داشته چون به اختلاط اقوام مختلف در دل یک دولت انجامیده! البته! اصل بر این است. دولت های ملی همه چند قومی هستند و اگر غیر از این باشد، استثنای نادر باید به شمارش آورد. دولت قومی نداریم و اگر هم در جایی پیدا بکنیم، چیز مزخرفی است، چون لانۀ همه گونه تعصب و خشونت است. هر جا اصرار به ساختن دولت قومی باشد، پاکسازی قومی لازمۀ کار است نه استثنأ و اتفاق. همان کاری که به آرامی و با همدلی رسانه های غربی، چند سال است در کردستان جریان دارد. گروهی که هنوز نفهمیده اند که پیدایش دولتهای چند قومی اساساً در تاریخ پیشرفت محسوب بوده است، چون مردمان متفاوتی را قادر به زندگی در کنار یکدیگر کرده است، دارند برای ما تبلیغ الگوی کشورسازی به این اندازه بدوی را می کنند که نمونۀ زنده اش اسرائیل بیخ گوش همه است و نتایج سیاستش هم معلوم!
قوم پیشرو
استقلال طلبان مایلند از قومی که اختیارش را سر خود به دست گرفته اند تصویری تا حد امکان مترقی به همه عرضه کنند و در این زمینه از مشورت مشوقان استقلال و پشتیبانی قاطع رسانه های غربی هم برخوردارند. اینها تبلیغات است و بس.
این داستان استقلال طلبی یک وجه ایدئولوژیک دارد که در طول زمان تغییر کرده، هر جا لازم بوده کمونیست شده، هر جا لازم بوده دمکرات. آنچه که در این پروژه ثابت بوده و مانده ساختار ایلیاتی ریاست آن است. این را البته تا حد امکان پنهان می کنند چون قابل عرضه نیست. کمی برگردیم به سابقه اش در ایران تا مساله روشن شود.
ساختار ایلیاتی هیچگاه، حتی در تاریخ قدیم ایران مترادف پیشرو بودن به حساب نیامده است و بر عکس، حتی اسباب دردسر شمرده شده. در نظام قدیم، جمعیت کشور به سه قسمت تقسیم می شد، شهرنشینان، دهاقین و ایلات. دو گروه اول همیشه به گروه سوم به چشم عقب مانده ترین گروه نگاه میکردند و مایۀ دردسر. عقب مانده به این دلیل که از شهرنشینی یا حداقل یکجا نشینی، محروم بودند؛ مایۀ دردسر برای اینکه نیروی نظامی داشتند و هر چند وقت، به اقتضای فرصت، به قتل و غارت هم دست می زدند. این وضعیت با مدرنیزاسیون ایران تغییر اساسی کرد، بخصوص با از اعتبار افتادن ارتش های ایلیاتی. تداوم همین ساختار ایلیاتی در عراق که ریاست قومی را در انحصار خوانین نگاه داشته، به عده ای از آنها فرصت داده تا ادعای استقلال بکنند و مردم از همه جا بی خبر را هم که از استقلال فقط اسمی شنیده اند، به دنبال خود بکشند. خنده دار تر اینکه کارشان را با ادعای مدرن بودن و دوری از مذهب و اعتقاد به برابری زن و مرد و جلو انداختن پیشمرگه های زن که استفادۀ اصلیشان عکس انداختن برای مجله های فرنگی است، توجیه می کنند. این مساعی حقیقت را تغییر نمی دهد، فقط به درد تبلیغ در نقاط دوردست می خورد. کسانی که با سوابق آشنایی دارند، خریدار این حرف ها نیستند.
یادآوری کنم که امروز برنامۀ غارت ایلیاتی برجاست. البته روابط عمومیش بهتر شده است و انصافاً پیشرفت کرده، چون خود کردها هم که از هزار و یک جا به اسمشان پول و کمک گرفته شده، قربانی غارتند. قرار است ثروتی به اسمشان بشود که اولیایشان بخورند، همینطور که چند سال است مشغولند. لقمۀ اصلی نفت کرکوک است. اگر از کمک های جهانی چیزی به مردم کرد رسید از این نفت هم خواهد رسید.
تحفۀ خارجی
خوانین استقلال طلب تصور می کنند غنیمت بزرگی به چنگ آورده اند و استقلالش می خوانند. این هدیۀ بیگانه است که از جیب دیگری دزدیده و به آنها داده تا به کمک فرمانبرداری کسانی که مدعی استقلال از عراقند ولی کاملاً مطیع بیگانه، کشورهایی را که توان واقعی استقلال و ایستادن در مقابل آمریکا و اسراییل را دارند، از صحنه حذف کند. هر چه گرفته اند مزد خنجر زدن به کشورهایی است که نسل اندر نسل در آنها زندگی کرده اند.
استقلال طلبان به همین پشتوانه دلخوشند. تصور می کنند این بیگانگان عاشق چشم و ابروی مردم کرد هستند یا خیال برشان داشته که این چرندیاتی که راجع به همنژادی با آنها منتشر می کنند جدی است و معنا دارد. در بین اقوام ایرانی که از قرن ها پیش اسمشان بوده، ناگهان یکی با قوم یهود خویشاوند درآمده و آنهم کردها هستند؟ نژادپرستی ژنتیک به جای نژادپرستی گوش و دماغ؟ تصور می کنید آن دفعه علمی نبود ولی این دفعه علمی شده؟ پسرعموها آمده اند به یاریتان تا جد و آبایتان را عوض کنند که ترقی کنید؟ این است هویتی که لافش را می زنید و یکشبه با منافع سیاسی زیر و رو میشود؟ تصور میکنید این قوم و خویشهای قلابی که خودشان در دنیا ارزنی آبرو ندارند، شما را صاحب آبرو خواهند کرد و به جایی خواهند رساند؟ خیالتان باطل است.
ملت را نه بر پایۀ قوم میسازند، نه نژاد و نه مذهب و نه این قبیل چیزها. ملت سازی بنایش بر فرارفتن از این شاخصهاست و اساس قرار دادن روابط مستقیم شهروند و دولت، بدون واسطگی قوم و مذهب و… هرکس این پیوندهای را به رغم پیوند سیاسی تقویت کند، به ریشۀ ملت تیشه زده. آن کسی بخواهد بر این بنیادهای سست ملت بسازد ره به جایی نمیبرد. در ایران، تقدم نابجا دادن به مذهب است که ملتی کهن سال و صاحب سابقه را به روز امروز انداخته. تصور می کنید تکیه به قوم عاقبت بهتری دارد؟ آنهم در کشوری خلق الساعه؟ تصورتان خطاست.
عاقبت کار
امپراتوری عثمانی شکست خورده بود، ایران در اشغال شوروی بود و عراق در اشغال آمریکا که برای استقلال طلبان زمین بازی درست کردند و در مورد آخر اسم من در آوردی اقلیم را رویش گذاشتند که هم بی معنی است و هم بی مسما. اشغال که تمام شد، استقلال هم با آن به باد می رود. همین الان هم رفته، فقط چون بقیه درگیر داعش بودند، شما فرصت کردید بر قلمرو خیالی خود بیافزایید و توهم پیدا کنید که سر پای خودتان ایستاده اید. ولی با بالا گرفتن تنش و کشیدن دعوا به رو در رویی نظامی که خود دارید راهش را صاف می کنید، اینها به دادتان نخواهند رسید. آمریکا که ناچار به ترک عراق شد، از دست اسراییل هم که به چاهتان فرستاده کاری بر نخواهد آمد. نیرویی نمی تواند به عراق گسیل کند. تصور می کنید خیال دارد برایتان فداکاری کند؟ خیر! همین از شما برای مدتی استفاده می برد، همانطور که از داعش برد. برای شما هم بیش از دیگر مردم عراق دل نخواهد سوزاند. بساطتان که جمع شد، به اندازۀ نوکران فالانژ و جنایتکار لبنانیش هم که موقع رفتن با خودش برد تا در چند اردوگاه نکبت زندگی کنند، به شما نخواهد رسید، چون نمی تواند برسد. دلیلی هم ندارد که برسد. در این همه سال، تنها کسی که بعد از استفادۀ سیاسی، به شما رسید و رهایتان نکرد همان محمدرضا شاه بود که بعد از کنار آمدن با صدام حسین، مرزها را باز کرد و اسکانتان داد، چون در نهایت ایرانیتان می دانست و حق هم داشت که بداند. تصور نکنید که دیگران از این مروت ها دارند.