فئودالیزم: دو گاو دارید. ارباب تان مقداری شیر از شما می گیرد.
سوسیالیزم ناب: دو گاو دارید. حکومت این دو گاو را می گیرد و همراه با گاوهای افراد دیگر در یک طویله می گذارد. باید از همه گاوها مراقتبت کنید. حکومت هر قدر شیر نیاز داشته باشید به شما می دهد.
سوسیالیزم بورکراتیک: دو گاو دارید. حکومت این دو گاو را می گیرد و همراه با گاوهای افراد دیگر در یک طویله می گذارد. این گاوها تسوط کشاورزانی که پیش از این جوجه می پروراندند مراقبت می شود. شما باید از جوجه هایی که حکومت از این کشاورزان گرفته مراقبت کنید. حکومت به شما همانقدر شیر و تخم مرغ می دهد که مقررات مشخص می کند نیازمند ان هستید.
فاشیزم: دو گاو دارید. حکومت هر دو گاو را می گیرد و شما را استخدام می کند تا از انها مراقبت کنید و به شما شیر می فروشد.
بوروکراسی: دو گاو دارید. ابتدا حکومت مقرراتی می گذارد کهچه می توانید برای تغذیه به انها بدهید و چه زمانی می توانید شیر انها را بدوشید. سپس به شما حقوق می دهد تا شیر آنها را ندوشید. پس از ان هر دو را از شما می گیرد، یکی را می کشد و شیر دیگری را می دوشد و ان را هدر می دهد. سپس از شما می خواهد فرم هایی مربوط به گم شدن گاوها را پر کنید. .
کمونیزم ناب: دو گاو دارید. همسایه شما در مراقبت زا آنها کمک می کند و هر دوی شما از شیر انها سهم می برید.
کمونیزم کاربردی: دو گاو دارید. باید از انها مراقیت کنید اما این حکومت است که همه شیرها را می گیرد.
دیکتاتوری: دو گاو دارید. حکومت هر دو را می گیرد و شما را می کشد.
میلیتاریزم: دو گاو دارید. حکومت هر دو را می گیرد و شما را جهت خدمت احضار می کند.
دمکراسی ناب:
دو گاو دارید. همسایه هایتان تصمیم می گرند چه کسی شیرشان را بردارد.
دمکراسی پارلمانی: دو گاو دارید. همسایه هایتان کسی را برمی گزینند تا به شما بگوید شیر را چه کسی برمی دارد.
دمکراسی امریکایی: حکومت قول می دهد اگر به ان رای بدهید به شما دو گاو بدهد. پس از انتخابات، رییس جمهور بدلیل گمانه زنی برای اینده گاوها، استیضاح می شود. رسانه ها به این موضوع لقب «گاوگیت» می دهند.
دمکراسی بریتانیایی: دو گاو دارید. مغزگوسفند به انها می خورانید و دچار جنون گاوی می شوند. حکومت هیچ کاری نمی کند.
دمکراسی سنگاپوری: دو گاو دارید. حکومت شما را بابت نگاهداری بدون پروانه از حیوانات مزرعه در اپارتمان جریمه می کند.
انارشیزم:دو گاو دارید. یا شما شیر را به بهای منصفانه می فروشید یا همسایگان سعی می کنند شما را بکشند و گاوها را بگیرند.
سرمایه داری: دو گاو دارید. شما یکی را می فروشید و یک گاو نر می خرید.
سرمایه داری هنگ کنگی: دو گاو دارید. سه تا از انها را به شرکت تان که در بورس پذیرفته شده است، با استفاده از اعتبار اسنادی که توسط برادزنتان در بانک باز شده است، می فروشید،سپس یک تبادل بدهی/سهام را با یک پیشنهاد خرید تمامی سهام یک شرکت وابسته انجام می دهید تا هر چهرا گاو را پس بگیرید، همراه با تخفیف مالیاتی برای نگاهداری پنج گاو. حق شیرگیری از شش گاو از طریق یک واسطه پانامایی را به شرکتی در جزایر کیمن منتقل می کنید که مخفیانه در مالکیت سهامدار عمده می باشدکه این حق شیرگیری از هر هفت گاو را به دوباره به شرکت ثبت شده در بورس بفروشد. گزارش سالانه نشان میددهد که شرکت دارای هشت گاو، همراه با گزینه یکی بیشتر استو در همین حین شما هر دو گاو را می کشید زیرا فانگ شی بد است.
محیط زیستی: دو گاو دارید. حکومت شما را از شیرگرفتن از/ یا کشتن انها منع می کند.
توتالیتریانیزم: دو گاو دارید. حکومت انها را می گیرد و انکار می کند که هرگز وجود داشته اند. شیر ممنوع می شود.
اصالت سیاسی(POLITICAL CORRECTNESS):شما با (فرضیه مالکیت بعنوان نمادی از نراندامه مدار(phallocentric)، خشونت گرایی (warmongering)، سابقه نابردباری( intolerant past)) دو گاوخویی با سنین متفاوت با جنسیت نامشخص(اما نه اینکه برای جامعه کمتر ارزشمند باشند) روبرو هستید.
پادفرهنگی: وای، اینها مثل… دو گاو هستند. شما باید مقداری از این شیر داشته باشید. منظورم کلی است.
سوررالیزم: دو زرافه دارید. حکومت شما را ملزم می کند نواختن هارمونیکا را یاد بگیرید.
درمان گرایی: دو گاو دارید. یکی استعاره ای از کودک درون شماست. دیگری نماد خشم شما نسبت به شخصیت والد است. شما یکی از گاوها را به مرغزاری پر از علف در کنار امواج ارام اقیانوس می برید. گاو دیگر را با خشم زیاد با چماق می زنید. .
بیمه: دو گاو دارید. مقررات فدرال شما را ملزم می کند یک گاو را بعنوان ذخیره نگه دارید زیرا انها پیشبینی کمبود شیر کرده اند. مقررات ایالتی/استانی شما را ملزم به کاهش بهای شیر می کند زیرا آنها شیر مازاد را پیش بینی کرده اند. دادگاه گاوهای شما را بطور ذاتی خطرناک دانسته و به شما دستور می دهد تا شیر رایگان به هر کسی بدهید که تا بحال از یک جانور در مزرعه ترسیده است. بازاریابان قول شیرشکاتی را با افزایش کمیسیون به شما می دهند و شما در می یابید که مامور احصاییه بیمه خود شما در حال ساختن مدل های گرانبهایی از فرضیه بزهای شیر دهنده بجای صرفه جویی در هزینه هاست.