خدعه اخوند

برگرفته از برگه Amir Albert‎ از گروه تاریخ و فرهنگ ایران زمین

نیرنگ دینی
سید محمد یزدی که از دشمنان مشروطیت بود و در فتنه جویی و بدفطرتی معروف بود پس از آنکه آشوبی در تبریز برپا کرد و دشمنیها با آزادیخواهان نمود به تهران آمد و با محمدعلی شاه و مستبدین و ملاهای مخالف مشروطه همدست گشت و دامی در راه آزادیخواهان گسترد که اگر این خیانت کشف نمیشد فساد بزرگ و کشمکش مذهبی به میان میامد. بطوری که مکرر تذکر دادیم طایفه بابیه و بهایی در آن زمان مورد کینه و نفرت مسلمانان بود و مردم آنها را کافر میپنداشتند و ریختن خون آنها را مباح میدانستند. مخصوصا ملاها که پیش از دیگران بدان طایفه دشمنی میکردند. هر کس را که مخالف خود تصور مینمودند او را متهم به بهایی یا بابی بودن میکردند، چنانکه شیخ فضل الله و همدستانش مشروطه خواهان را بابی میخواندند و محمد علی شاه نیز سران مشروطیت را بابی مینامید و میخواستند آنها را با متهم کردن به این مسلک از بین ببرند. کسروی در تاریخ مشروطیت مینویسد: «محمد علی شاه برای اینکه سران آزادیخواه را در مقابل ملت ننگین و لکه دار کند و آنان را از آنها دور سازد ماموریتی به نزد عباس آفندی سر سلسله بهاییان فرستاد و از او تقاضا کرد که الواح و مکاتیبی بنام معاریف مشروطه خواه بفرستد و آنها را پیرو مذهب بهاییه معروف کند و عباس آفندی هم که باطنا با محمدعلی شاه همراه بود تقاضای او را پذیرفت ولی خوشبختانه آن مکاتیب در پستخانه بدست مشروطه خواهان افتاد و مشت آنها باز شد.»
بعد از زمانی سید محمد یزدی اعلامیه ای از زبان مجاهدین قفقاز که به طرفداری مشروطه خواهان معروف بودند نوشته،ژلاتین کرد و به دیوارهای شهر چسبانید. مضمون آن اعلامیه این بود که ما مشروطه خواهان طرفدار دین بها هستیم و هر کس از این کیش پیروی نکند او را خواهیم کشت…
__
تاریخ انقلاب مشروطیت ایران.ملک زاده.جلد یکم(مجموعه سه جلدی) کتاب سوم.ص 635

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s