آموزه هایی از برخورد دکتر مصدق با دشنامها و ناسزاها

تاملی در نگرش سیاسی مصدق، دکتر فخرالدین عظیمی، ص ۱۰۰-۱۰۲
از برگه دکتر محمد مصدق رهبر ملی ایرانیان در فیسبوک

مصدق با وجود رقت فراوان احساسات، در مقابله با توهین ها و بد زبانی های کینه توزانه مخالفان آرامش خود را نگاه می داشت. بدزبانی یا دشنام گویی در فرهنگ ایرانی به دلایل تاریخی و به رغم جایگاه والای ادب و اخلاق ریشه ای ژرف داشته است و در فرهنگ سیاسی نیزبه ناگزیرانعکاس یافته است. دشنام، ابزاری برای گشودن عقده ها، انتقام گیری و زهرآگین کردن فضا، یا ترفندی برای تحقیر، تضعیف روحیه و بیرون راندن مخالفان ازمیدان بوده است. بسیاری از روزنامه ها تفاوتی میان آزادی و آزادی در توهین و حرمت شکنی نمی دیدند. پرخاشگری، اغلب مایه جلب خوانندگانی بیشترمی شد و طبعا «فرهنگ» توهین و بدزبانی را ریشه دارترمی کرد. در جلسات مجلس نیز بدزبانی و توهین شدید و حتی زد و خورد کم نبود. بدگویی های جمال امامی [نماینده نزدیک به دربار] و برخی دیگر به مصدق درمجلس شانزدهم نیازی به یادآوری ندارد. درمجلس هفدهم نیز مکی، از یاران پیشین مصدق، او را با هیتلرمقایسه کرد و مظفربقایی در روزنامه شاهد با سرمقاله هایی مانند« از آغامحمدخان قاجار تا نواده اش آغامحمدخان مصدق»، به توهین های کوچه بازاری توسل جست. اما مصدق از توهین و دشنام پرهیز داشت. درخاطرات و تالمات می نویسد:
«اشخاص شرافتمند به کسی بد نمی گویند وفحش نمی دهند. اگر نظریاتی دارند، می گویند و براین گفته های خود دلیل اقامه می کنند و قضاوت در گفته های خود را به عهده جامعه محول می نمایند. صاحبان عقیده و ایمان از مرگ هم نباید هراس کنند تا چه رسد به فحش ناکسان.»
پاسخ های رندانه و طنزآمیز او به نوشته های شاه درکتاب ماموریت برای وطنم نیز جانب استدلال معقول و مودبانه را رها نکرده است.
ریشه نیافتن درک درستی از معنای آزادی و مسئولیت و تساهل، ناچیز دانستن شان و حیثیت و حرمت افراد، پایین بودن تربیت عمومی، تربیت سیاسی و تجربه دموکراتیک، آشنا نبودن با معیارهای کردار و گفتار متمدن، و نبودن قوانین و ترتیبات قانونی روشن و موثر، به همراه پیامدهای اجتماعی عوامل جامعه شناختی- روانی دیرنده ای مانند تهیدستی، سرکوب و تحقیر، رواج و پذیرندگی وکارایی بدزبانی و توهین را تسهیل می کرد. اما اگر مشروطه خواهی واقعی نضج یافته بود و زمینه ریشه دواندن جامعه مدنی فراهم شده بود به تدریج کارکرد آرامش بخش دشنام وکارآیی سیاسی آن کاهش می یافت، حس مسئولیت مطبوعاتی ونیروی تمیز و تشخیص عمومی ریشه دارترمی شد وجامعه سیاسی، به تدریج، دشنام دهندگان را طرد می کرد.

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s