از برگه تاریخ و فرهنگ ایران زمین-فیسبوک
ساسان موبد موبدان اتشكده اناهيتاى استخر پارس بود. پس از او پسرش بابك (پاپك)جانشين پدرشد. و چون مرد لايقى بود از طرف شاهنشاه اشكانى به فرمانروايي پارس گمارده شد. پس از او بين دوپسرش ،اردشير و شاهپور بر سر قدرت نزاع درگرفت. چندى بعد شاهپور درگذشت. (برخى مورخين به دليل وجود اين شاهپور درشماره گذارى شاهپورهاى بعدى يك شماره افزودند). اردشير كه موقعيت متزلزل پايانى حكومت اشكانى بهره برد و با اشكانيان جنگيد.زيرا سر ان داشت كه شاهنشاهى قدرتمندى همچون هخامنشى درست كند. ابتدا كرمان و خوزستان را متصرف شد. اردوان پنجم اخرين شاهنشاه اشكانى درنبرد شكست خورد و بعداً درگذشت. وسلسله اشكانى كه ٥قرن پشت دشمنان ايران را بلرزه در اورده و از نفوذ روميان به شرق جلوگيرى كرده بودند منقرض شد. اردشير دين و مذهب را دراميخت و دين زرتشتى را دين رسمى ايران اعلام كرد و به روحانيت زرتشتى قدرت بسيار داد. قدرتى كه بعداً بلاى جان حكومت و ملت شده بود. درسكه هايي كه ضرب كردند در يك سو نقش صورت اردشير با نيم تاج گوى نشان و در سوى ديگر سكه نماد دين زرتشتى يعنى اتشدان شعله جاودان حك شده است. متن سكه چنين است؛
مزديسن بگى ،ارتشتير،ملكن ملكا ايران.
به چم؛
خداوندگار مزداپرست اردشير شاه شاهان ايران.
چون دبران ارامى اين خط را نوشتند ملكن ملكا مينوشتند اما به پهلوى شاهنشاه ميخواندند. به اين نوع خط «هُزوارش» ميگفتند.
ماخذ؛كهن ديار بهنام محمد پناه.