شاهکار رئیس اولین مجلس مشروطه ایران
به کوشش علی مرادی مراغه ای
دکتر متین دفتری که جوانترین نخستوزیر ایران در زمان رضاشاه پهلوی بود در خاطرات خود به داستانی اشاره می کند که از خواندنش، دود از کله آدم بلند میشود او می نویسد:
در زمانیکه من معاون وزارت دادگستری بودم به تازگی قانون مدنی به تصویب رسیده بود که بر اساس آن، ازدواج با دختر کمتر از 15سال ممنوع شده بود روزی در دفترم نشسته بودم یک مرتبه میرزا محمودخان احتشام السلطنه که 75سال داشت وارد اتاقم شده و به محض دیدن من، شروع کرد به داد و فریاد و پرخاش کنان گفت:این قوانین ضد بشری چیست که شما به تصویب رسانده اید؟ من همچنان هاج و واج مانده بودم و موذبانه پرسیدم کدام قانون برخلاف انسانیت و ضدبشری است؟ او با تندی به من گفت:همین قانون مدنی که سن دختر را برای ازدواج 15 سال تعیین کرده اید، دختر 15 ساله دیگر ترشیده است و بدرد نمی خورد…
در حالیکه از تعجب متحیر شده بودم پرسیدم مگر شما قصد ازدواج با دختر ده یا دوازده ساله داشتید که چنین متاثر شده و بر آشفته اید؟ در جوابم گفت: بلی،من قصد داشتم با دختر دوازده ساله ای ازدواج کنم که این قانون جدیدِ لعنتیِ شما، مرا از این فیض محروم ساخت من در سال قبل چنین کاری کردم و از آن دختر اکنون یک پسر یکساله دارم و امسال نیز چنین قصدی داشتم که شما کاسه و کوزه مرا بر سرم شکستید…
احتشام السلطنه پس از این توضیح، افزود که سلامتی جسمی و نیروی عقلانی من در حال حاضر مدیون این دختری است که در سال قبل گرفته ام و حالا میل داشتم براینکه نیروی جسمانی و عقلانی خود را مضاعف کنم دختر دیگری به حباله نکاح خود در آورم احتشام السلطنه پس از مدتی اعتراض و داد و فریاد اتاق مرا ترک کرد و من در اندیشه ای عمیق فرو رفتم…!(خاطرات یک نخست وزیر: احمد متین دفتری،بکوشش باقر عاقلی…ص102)
البته لازم به ذکر است که این احتشام السلطنه 75 ساله، چند ماه بعد از این اعتراض، ریغ رحمت را به سر کشیده و از تجدید فراش و ازدواج مجدد با یک دختر 12ساله دیگر ناکام میگردد! احتشام السلطنه در اعتراض به متین دفتری می گوید که سلامتی جسمی و نیروی عقلانی حال حاضرش را مدیون ازدواج با آن دختر 12 ساله در سال قبل میداند اما نمی گوید که آیا آن دختر 12ساله هم در مقابلِ این پیرمرد75ساله خنزرپنزری ،دارای سلامتی جسمی و عقلانی شده یا نه؟!…
اما این تمامت ماجرا نیست وقتی به اوج این تلخی پی می بریم که در نظر بگیریم که این احتشام السلطنه، فارغ التصیل دارالفنون و یکی از مدرن ترین و باسوادترین شخصیتهای دوران مشروطیت بود!
و او 5 سال از عمر خود را به عنوان وزیر مختار ایران در آلمان گذرانده بود که حکومت ایران وقتی میخواست آدمی مدرن و باسوادی را برای ماموریتی ویژه مانند مراسم تاجگذاری تزار نیکلای دوم بفرستد احتشام السلطنه را می فرستاد که ایران را نزد جهانیان سربلند کند!
و بالاتر از همه اینها، او رئیس مجلس اول مشروطه بود که قرار بود با تصویب قوانین مدرن و مترقی، به دادِ جامعه عقب مانده و دارای مناسبات فئودالی ایران برسد و تعدیات حاکمان ستمگر را در شهرستانهای دور دست که ستم و ظلم در مقایسه با پایتخت همواره مضاعف بوده کنترل و قانونمند کند حاکمانی چون آصف الدوله عامل فروش دختران قوچان به ترکمنها و ارامنه عشقآباد…!