از برگه تاریخ و فرهنگ ایران زمین-فیسبوک
حکایت فتحعلیشاه و سیب زمینی:
در زمان فتحعلیشاه یکی از فرنگیان به ایران آمده بود و قدری سیب زمینی هدیه نمود و به شاه گفت: این را در آمریکا پیدا کرده اند و در اروپا شایع شده که فایده زیاد دارد و برای دفع قحطی خیلی لازم است. بدهید در ایران هم بکارند، فایده بردارند. فتحعلی شاه فرمود: خوب به دولت چه تقدیم میکنید تا اینکار را بنماییم ؟
فتحعلی شاه قصد رشوه گرفتن داشت، گمان کرده بود انگلیسی ها طبق معمول باز هم از دولت ایران امتیاز میخواهند و شاه قاجار هم قصد نمود پولی این وسط به جیب زده باشد!
منبع: تاریخ اجتماعی ایران اثر مرتضی راوندی ج 4 – ص 1032
حاصل اعقاب فتحعلیشاه:
فتحعلیشاه معروف به خاقان زمانی که در سال 1834 میلادی فوت کرد، حدود 100 زن عقدی و صیغه ای در حرمسرایش داشت و از این زنان 75 پسر و 203 دختر پیدا کرده بود بطوری که وقتی مرد 784 پسر و نواده هایش در مرگش عزاداری کردند. این عده شاهزاده خانواده بزرگی را تشکیل میدهند و هر یک برای خود دربار كوچک، خانه و زندگی بسیار پرتجملی دارند.
حکومت عمده شهرهای ایران در دست اینهاست که مانند یک شبکه بزرگ تمام قسمتهای ایران را فرا گرفته اند و همه آنها هم البته پشتیبان سلسله قاجار هستند، اما هر قدر عده آنها زیاد میشود فقر و پریشانی کشور هم افزایش می یابد زیرا این شاهزاده گان برای اداره زندگی پر تجمل و شاهانه خود هر یک گوشه ای از کشور را تیول خود کرده اند و آن را غارت میکنند.
منبع: سفری به دربار سلطان صاحبقران اثر هینریش بروگش