کودتای اول در ساعت ۱۱شب رخ داد. گارد شاهنشاهی از کاخ سعد اباد اقدام به کودتا نمود، وزیر خارجه «حسین فاطمی»، وزیر راه «مهندس حق شناس» و مهندس زیرک زاده را به طرز رعد اسا در یک ساعت بازداشت کردند و به کاخ برده و حبس کردند. دکتر فاطمی می پرسد؟ من وزیر خارجه ایران هستم حق ندارید مرا بازداشت کنید! ستوان یکمی پاسخ می دهد ارام باش کل شهر در اختیار ارتش است و صبح تکلیف همه شما مشخص خواهد شد[ منظورش این بود که صبح همه مارا اعدام خواهند کرد]. پدر این سیاست بسوزد!
کودتاچیان قصد داشتند ایستگاه بی سیم، تلفن خانه تهران و دیگر نقاط حساس پایتخت را نیز اشغال کنند که البته بجز تلفن خانه به جاهای دیگر دسترسی پیدا نکردند. رئیس ستاد ارتش سرتیپ ریاحی نیز موفق به فرار شد.
ساعت ۱:۲۰ بامداد سرهنگ نعمت الله نصیری رئیس گارد با همراهی تانک و زره پوش! فرمان عزل در خانه دکتر مصدق برد و درجا بازداشت و‌کودتا خنثی شد. با اعلام خبر کشف کودتای نافرجام دربار از رادیو، شاه با اضطراب با هواپیمای تک موتوره از رامسر به عراق و سپس به ایتالیا گریخت. صبح ۲۵مرداد دهها هزار معترض خشمگین از این توطئه شاهنشاهی به خیابانها امدند و از نخست وزیر حمایت کردند.
یکنفر
تاربرگ یکنفر
یکنفر 