هزار فاميل

از برگه گروه تاریخ و فرهنگ ایران-زمین-فیسبوک
برگرفته شده از:هزار فاميل-علی شعباني ، صفحات 34 و 35.

«حاج ابراهيم خان كلانتر معروف به اعتمادالدوله از وزرايي است كه با دسیسه در دوره‌ي سه پادشاه و دو سلسله‌ي حكومتي وزارت كرده و به ترتيب وزارت لطفعلي خان زند، آقا محمد خان قاجار و فتحعلي شاه قاجار را به عهده داشته است.او در دوران وزارت خود مطابق رسم معمول اقوام و اطرافيان خود را به مناصب مهم و نان و آبدار منصوب مي‌كرده »
مي‌گويند روزي يكي از اهالي شيراز كه، از ستم‌هاي حاكم آن شهر که يكي از اقوام اعتمادالدوله بود وازاو. به شدت آزرده شده بود براي دادخواهي به تهران آمده و نزد اعتمادالدوله رفت و به شرح ظلم و ستم‌هاي حاكم و مشكلات مردم پرداخت، و از او خواست كه حاكم شهر را عزل كرده و حاكمي عادل به جاي وي منصوب كند.
.اعتمادالدوله به جاي اين كار به وي توصيه كرد كه بهتر است از آن شهر نقل مكان كرده و به شهر ديگري مثلاً اصفهان برود اما مرد شاكي، از حاكم اصفهان هم كه باز يكي از اقوام اعتمادالدوله بود ، اظهار ناراحتي كرده و گفت كه از آشناياني كه در اصفهان دارد مطالبي شنيده است كه مطمئن است در آن شهر هم نمي‌تواند به راحتي زندگي كند.
اعتمادالدوله چند شهر ديگر را براي زندگي به مرد شاكي پيشنهاد كرد، اما باز وي با ذكر بستگي حاكم آن شهر به خود حاجي مدعي مي‌شدكه در آن شهر نيز مردم از امنيت و زندگي راحت برخوردار نيستند. اعتمادالدوله كه بسيار عصباني شده بود گفت كه با اين حساب تو ديگر نمي‌تواني در اين مملكت زندگي كني و بهتر است بميري و به جهنم بروي!
مرد در پاسخ گفت كه گمان نمي‌كنم كه در آنجا نيز راحت باشم، زيرا قبل از من مرحوم پدر شما به آنجا رفته است و در نتيجه در آنجا نيز از ظلم خاندان شما در امان نخواهم بود.

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s