گاف کودتاگران رستاخیز ۲۸ امرداد؛ خودشان در نامه نگاری هاشان کار خود را کودتا می دانستند

از برگه دکتر محمد مصدق رهبر ملی ایرانیان- فیسبوک
منبع:خواب آشفته نفت، از کودتای ۲۸ مرداد تا سقوط زاهدی- محمدعلی موحد- ص ۲۵۱-۲۵۲

گاف کودتاگران رستاخیز ۲۸ امرداد؛ خودشان در نامه نگاری هاشان کار خود را کودتا می دانستند! دکتر مصدق در دادگاه فرمایشی مچشان را گرفت؛ رئیس دادگاه جلسه را قطع کرد.

از جمله جالب ترین بخش های دفاعیه دکتر مصدق بحث درباره کودتای ۲۵ مرداد بود که چنین گفت:
هر عمل نظامی که سپاهیان آن را به منظور تغییررژیم یا سقوط دولت مرتکب شوند آن را کودتا گویند. اگر کودتا نبود برطبق کدام حکمی ازمقامات صالحه دو وزیر و یک نماینده مجلس را درشمیران (درخانه های خود) دستگیر و مضروب نموده ازآن جا بدون لباس وکفش به سعدآباد واز سعدآباد به شهر آوردند وچون دیدند که ستاد ارتش به تصرف همکاران شان درنیامده مجددا آن ها را به سعدآباد برده و درآن جا بازداشت کردند. چرا سیم تلفن ستاد ارتش را با پادگان گارد شاهنشاهی در باغ شاه وسیم تلفن اشخاصی که بازداشت کردند قبل ازاین که دستگیر شوند قطع نموده وچرا تلفن خانه بازار را اشغال نمودند:
چرا با یک عده افراد مسلح به شصت تیر و زره پوش برای دستگیری من آمدند …

کودتای شب ۲۵ مرداد برطبق پیشنهاد شماره ۱۰۴۷۸۰ مورخ اول شهریورماه ۱۳۳۲ تیمسار دادستان، فرماندارنظامی تهران به تیمسارسپهبد زاهدی که رونوشت آن درجلسه نهم آذرماه تسلیم دفتردادگاه بدوی شده یک کودتای مسلم وحقیقی بوده …
درسندی که دکترمصدق ازآن یاد کرد فرماندارنظامی تهران پیشنهاد کرده بود که برای سرهنگ فتح الله لیتکوهی پاداش وارتقای مقام[برای حمله به خانه دکتر مصدق در ۹ اسفند و همکاری در کودتا از ۲۵ تا ۲۸ امرداد ۱۳۳۲] منظورشود. دراین نامه خطاب به زاهدی نوشته شده بود که «سرهنگ دوم توپخانه فتح الله لیتکوهی افسر بازنشسته ارتش
….
۲. دروقایع ۹و۱۰ اسفند ماه ۳۱ درتظاهرات به نفع شاه وحمله به خانه دکتر مصدق مشارکت داشته. به اتهام حمله به خانه دکترمصدق مورد تعدی قرارگرفته وغیابا قرارنامبرده صادر و متواری بود.
۳. درمدت از ۹ و۱۰ اسفند سال ۳۱ الی کودتا درقم به نفع شاهنشاه ودولت جناب عالی انجام وظیفه نموده اند.
۴. در کودتا از بیست و پنجم الی ۲۸ مرداد سال جاری در دو کودتا در اجتماعات چه در قم چه شهر تهران رل مهمی را در واژگون کردن حکومت دکتر مصدق داشتند.
۵. از ۲۵ مرداد ۳۲ الی اکنون نیز ماًموریتهای خاص چه در قم، چه در تهران در مورد جناب آیت الله بروجردی و ابوالفضل تولیت با دستور اینجانب با موفقیت انجام داده است.»
دادگاه بدوی حوادث و وقایعی را که فرماندارنظامی رسما کودتا خوانده و برای پکی ان دست اندرکاران آن تقاضای تشویق و ارتقای رتبه کرده، کودتای ادعایی خوانده بود.
رئیس: آقای دکتر، آقای دکتر، این مطالب مربوط به ما نیست. ما با کودتا کاری نداریم. شما آنچه راجع به صلاحیت دادگاه مورد نظرتان می باشد بفرمایید.
دکترمصدق: شما نمی گذارید. شما نمی خواهید من حرفم را بزنم … آقای تیمسار، بی جهت خودتان را معطل نکنید. من باید ازخودم دفاع کنم. من باید مطالب خود را بگویم. شما نخواهید توانست مرا وادار کنید که من بگویم توبه کردم. خیرآقا، خیر آقا، به خدا من تا شاهرگم بجنبد برای وطنم فداکاری می کنم. من از این تشریفات باکی ندارم … (رئیس مرتبا زنگ می زد…جلسه به عنوان تنفس تعطیل شد.)

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s