واژه «میل» در ایران باستان

از گروه تاریخ و فرهنگ ایران باستان -فیسبوک

#میل هم اکنون واحدی جهانی برای نشان دادن مسافت است، شما با توجه به مستندات زیر بگویبد که آیا جهان برای کاربرد این واژه علمی وامدار فرهنگ و تمدن ایران است؟!
#شاهنامه #فردوسی :
.
بزد مهره در جام بر پشت پيل
ازو بر شد آواز تا چند «ميل»
یا
همي بر شد آوازشان بر دو «میل»
به پيش سپاه اندرون كوس و پيل
یا
سپاه ايستاده چنين بر دو
«میل»
ز آورد ِ مردان و پيكار پيل
یا
به دل نره شير و به تن ژنده پيل
به ناورد خشت افكند بر دو «میل»
ز درياي هندوستان تا دو «میل»
درم بود با هديه و اسب و پيل
یا
سپهبد فرود آمد از پشت پيل
پياده همي رفت گريان دو «میل»

و در #بوستان #سعدی :
.
چو بیرون شد از کازرون یک دو «میل»
به پیش آمدش سنگلاخی مهیل
یا
هر آن شب در فراق روی لیلی
که بر مجنون رود لیلی طویلست
کمندش می‌دواند پای مشتاق
بیابان را نپرسد چند «میل» ست
یا
چو مور افتان و خیزان رفت باید
و گر خود ره به زیر پای پیلست
سخن بیرون مگوی از عشق سعدی
سخن عشقست و دیگر قال و قیلست

#منوچهری نيز سروده است:
.
چون ملک، با ملکان، مجلس می، ‌کرده بود
پیش او، بیست هزاران، بت نو، برده بود
چون سپه را به سوی دشت، برون برده بود
گرد لشکر، صد و شش «میل» سراپرده بود
.
یا #فرخی_سیستانی :
.
در این فکر مقدار، یک دو «میل» براند
ز رفته باز پشیمان شد و فرو استاد
.
#پیامبر #عشق #مولوی :
که سفرکردم درین ره شصت «میل»
مرمرا گم راه گوید این دلیل

مسعود #سعد_سلمان :
زنده خیال دوست همی داردم چنین
کاید همی به من شب تار از دویست «میل»
.
پی نوشت:
البته این واژه برای نشان دادن حد و جدود مرز ها نیز کاربرد داشته و هنوز دارد. آنجا که فردوسي میگوید:
برآورد «میلی» ز سنگ و ز گج
كه كس را به ايران ز ترك و خلج
نباشد گذر جز به فرمان شاه
همان نيز جيحون ميانجي به راه
.
همچنین نیاکان ما برای برجك ديدبانی یا «فار» ساحلی (فانوس دریایی) نیز بکار می برده اند. مانند #نظامی_گنجوی که میگوید:
.
به آیین کیخسرو تخت گیر
که برد از جهان تخت خود بر سریر
بفرمود «میلی» برافراختن
بر او روشن آیینه‌ای ساختن
که از روی دریا به یک ماهه راه
نشان باز داد از سپید و سیاه (فارِ دریایی)
بدان تا بود دیدبانگاه، تخت
بر او دیده بانان بیدار بخت
چو ز آیینه بینند پوشیده راز
به دارنده تخت گویند باز
اگر دشمنی ترکتازی کند
رقیب حرم چاره سازی کند
چو فارغ شد از تختگاهی چنان
نشست از برِ « بور عالی عنان » ( یعنی اسب ِ سمند، با افسار و یراق ِ فاخر)
.
و در اینجا برای برج دیدبانی کاربرد دارد که ناصر خسرو گفته است:
بر ره دین به مثل « میل » نبینند و منار
و ز پس دنیا، ذره به هوا در بشمارند

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s