از گروه تاریخ وفرهنگ ایران زمین – فیسبوک
کتابِ «دوزخرفات» اثری طنز آمیز از نویسنده ای ظاهراً با نامِ مستعارِ سروش پاکزاد است که در آن پاره ای از مقدّسات به نقد کشیده می شود. شوخی های سروش پاکزاد با خداوند، پیامبران، فرشتگان، فردوسی و گه گاه با سیاست، نه تنها از جنس طنز و مفرّح است، که عمیق و رادیکال نیز می باشد و نشان می دهد که نویسنده با الهیات و فلسفه مأنوس بوده و از همین رو بنابر نظر برخی این کتاب یکی از شاهکارهای مسلّم نقیضه نویسی در زبان فارسی است.
در مقدمه ی دوزخرفات از زبان ابراهیم نبوی ضمن تأکید بر مطالعه ی این اثر زیبا می خوانیم: سال ها قبل، اوایل انقلاب، در کردستان یک حزب اللهی وارد مقرّ سپاه شد و به فرمانده ای که ظاهراً برحسب تصادف مقداری عقل هم داشت گفت: حاجی! یک نفر روی دیوار نوشته مرگ بر خدا. فرمانده نگاهی به او کرد و گـفت: ناراحت نباش، به واجب الوجود عـدم تعلّق نمی گیره. و به همین دلیل است که هر شوخی با خداوند و درگاه کائنات می تواند مجاز باشد. (ص1و3)
پاکزاد در پاره ای از «آیات شیطانی» و «ابلیسیات» می آورد: دانستن اعظم گناهان است و تنهایی اشدّ مجازات. آن که بیشتر می داند سزاوارتر است به تنهایی. همانا خداست تنهاترین تنهایان. تمسّک جویید به باورهای ناکافته و ایمان آورید به آنچه خیالتان بافته که در این شما را منفعت است. غافلان را بـشارت باد به بـهشت. که دمر افتید کنار برکه های مشمئز کننده و شکم ها تان پُر کنید از هر آنچه خواهید. و استفراغ کنید. و زوجه اختیار کنید هزاران. از باکرگان و مغ بچگان و حیوانات و اجنه. آن قدر که از آروغ هاتان بوی منی خیزد. که این پاداشی است درخور آن که تردید نکند، اما به سوگ بنشینید آن که را فهمید که فهمیدن عین مردگی است. (ص10)
این خدا هم گیر داده یک مشت دهاتی را پیغمبر می کند. نمی دانم این ها را از کجا پیدا می کند… آقا شب خواب دیده که باید بچه اش را بکشد. هرچه به اش می گویم مرد، نـکن این کار را. این آخر پیری هـمـین که بـچه دار شدی خودش خیلیه، این بی عقلی ها یعنی چه؟ آخر آدم عاقل بچه خودش را می آد بکشد؟ شب که آبگوشت می خوری، سنگینت می کند، خواب های نامربوط می بینی. (ص18)
سروش پاکزاد در ادامه ضمن اشاره به آزمون سازمان سنجش و طرح هوشمندانه ی ضرایب دروسی مانند عربی با ضریب 2 ، وصینامه ی سیاسی الهی حضرت امام با ضریب 3 ، توضیح المسائل با ضریب 5 در 10 به توانِ 88 و اختیاری بودن قرآن، (ص164) در قسمتی با عنوانِ «حکم حکومتی» می نویسد: جناب خداوند گرامی، احتراماً نظر به مراتب شایستگی و تعهّد جنابعالی در انجام امور محوّله، به موجب این حکم شما را به مدّت 2000 سال به سمت پروردگاری کائنات منصوب می نمایم. اهمّ وظایف شما در دوره ی تصدّی امور گیتی به شرح ذیل است:
تلاش برای افزایش عمر موجودات، علی الخصوص علمای دین.
افزایش سهمیه ی بسیج در آزمون سراسری ورود به بهشت.
هدفمند کردن خمس.
مضاعف کردن یارانه ی سهم امام برای کمک به اقشار کم تحرّک.
لازم به ذکر است در صورتی که شورای محترم نگهبان، تصمیمات شما را منطبق با موازین شرع تشخیص دهد، این حکم قابل تمدید خواهد بود. توفیق روز افزون شما را از حضرت صاحب الامر مسألت می دارم. مقام خفن برتری. (ص47و48)
و در «کیفر خواستِ» خداوند می آورد: متّهم، آقای بخشنده مهربان، با توجّه به عدم صلاحیّت اظهار نظر در مسایل مذهبی، بدون هرگونه تحصیلات دینی و حوزوی در امور مربوط به روحانیّت دخالت کرده و خودسرانه اقدام به صدور احکام موهن به نام شرع مقدّس اسلام نموده است. نامبرده با فریب مردی اُمی، اقدام به نشر یک جلد کتاب و تکثیر آن در تیراژ وسیع نموده و با طرح مسأله ی خرافی خاتمیت پیامبر، هیچ اشاره ای به حضرت امام زمان و علی الخصوص نایب بر حق اش ننموده، که مصداق عدم التزام عملی به ولایت فقیه است. (ص106و107)
دوزخرفات، سروش پاکزاد، نشر اِچ اَند اِس مدیا، لندن 2012