چیستان ها

1.کسی که ان را می سازد ، ان را می فروشد، کسی که ان را می خرد هرگز از ان استفاده نمیکند، کسی که از ان استفاده  میکند هرگز ان را نمی بیند.

2. نوار کاست

فردی با ضبط صوتی در یک دستش و یک تفنگ در دست دیگرش، مرده پیدا میشود. زمانی که پلیس سر میرسد، فورا دکمه پخش را فشار میدهد و می شنود مردی میگوید:« دیگر چیزی برای زندگی کردن ندارم. نمی توانم ادامه بدهم.» و بعد صدای شلیک را می شنوند. بعد از شنیدن این نوار، پلیس می فهمد کسی دیگر قتل را انجام داده. چطور فهمید؟

 3. چای سرد

دو دختر با هم شرام صرف میکنند. هردوی انها چای سرد می نوشند. یکی بسرعت می نوشد و تا دختر دیگر چای اولش را بنوشد پنج فنجان صرف کرده. دختری که یک فنجان چای نوشیده می میرد ولی دیگری زنده می ماند. در حالی که همه نوشیدنی ها مسموم بوده. چطور دختر اولی زنده مانده؟

4. زمانی که جیم در بیمارستان بستری بود ،برق در تمام شهر قطع شده بود. پس از وصل مجدد برق، پرستاری وارد اتاف شد و دید جیم چاقو ورده است. پلیس از این پرستار، نظافتچی، پزشک معالج جیم و همسر جیم بازجویی کرد. پرستار گفت تا قوتی برق مجدد وصل شود در اتاق استراحت پزشکان بوده. نظافتچی گفت او در اتاق خدماتی ها چای می نوشیده. پزشک گفت در حال صحبت با یک بیمار بوده. همسر جیم هم گفت در حال خرید خوراکی از دستگاه خودکار در بیمارستان بوده است. چه کسی جیم را چاقو زده؟

5بسیار شبیه هوا

هر جا که باشد نمیتواند دیده شود.یک اتاق را پر میکند و بسیار شبیه هواست. نمیتواند لمس یا شنیده شود. کاملا بی آزار است. چیزی نیست که از ان ترسید. این چیست؟

6. اگر آن را بخورید، می میرید

فقرا ان را دارند. ثروتمندان به ان نیازمندند. اگر فقط ان را بخورید می میرید. ان چیست؟

7.محبوس

سام در زندان با وکیلش صحبت می کند. انها بسیار نگران هستند زیرا قاضی از اعطای ازادی به قید وثیقه امتناع کرده است. در پایان صحبت، به سام اجازه داده میشود زندان را ترک کند. چرا؟

8. چه کسی؟

یک بعد از ظهر تابستان مالک خانه، نزدیک استخر مُرده پیدا شد. کاراگاهی برای مصاحبه با همسر و خدمتکارش امد. خدمتکار گفت او را کاملا خیس پیدا کرده و دیده که صبح با همسرش شنا می کرده است. همسرش گفت پس از شنا در صبح، برای خرید به مرکز شهر رفته. چه کسی دروغ می گوید؟

9. شیفت شب

به مردی که در شیفت شبانه کار میکرد تلفنی میشود که ناچار به سرعت به خانه باز می گردد. وقتی در اتاق خوابش را بشدت باز میکند همسرش را با کسی دیگر می بیند. اما بجای عصبانیت، او به هر سلام کرده و دو لبخند می زند.بعد برای همسرش صبحانه می اورد. چرا؟

10.من چه هستم

آنها انتخاب میکنند چه بخورم، چقدر بخورم و چه زمانی بخورم. انها انتخاب میکنند چه زمانی می توانم به دستشویی بروم. من در یک محل تنگ محبوس شده ام تا مرا برای چند دقیقه ای ازاد کنند.اجازه نمی دهند کودکان خودم را داشته باشم. انها مثل بهترین دوستان رفتار میکنند. هر وقت حرف بدی می زنم یا کار بدی می کنم. مرا می زنند.

پاسخ ها:

پاسخ1: تابوت

پاسخ2:پس از خودکشی، چطور توانسته نوار را به اولش برگرداند؟

پاسخ 3: سم در یخ بوده است

پاسخ4: همسر جیم، چون بدلیل قطع برق نمی توانسته از دستگاه خودکار، خوراکی بخرد.

پاسخ5- تاریکی

پاسخ6: هیچی

پاسخ 7:سام به ملاقات وکیلش رفته بود که زندانی شده است

پاسخ 8:خدمتکار دروغ میگوید که او خیس بوده چون در افتاب تابستان باید خشک شده باشد

پاسخ9: همسرش همان شب نوزادی به دنیا اورده است

پاسخ 10: سگ

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s