از برگه Akbar Ganji – اکبر گنجی در فیسبوک
شاه: زنان در ایران با مردان مساوی شده اند. حق انجمن و نهاد مستقل ندارند. همه عضو حزب رستاخیز بشوند. هر کس بگوید ارث زن و مرد برابر است، او را زندانی خواهم کرد.
«عرض کردم، در کنفرانس حقوق زن که شاهنشاه روز ۱۴ دی ماه افتتاح می فرمایید، گویا [والاحضرت اشرف] می خواهند بگویند حق زن و مرد در ارث مساوی است. این دیگر برخلاف نص صریح قرآن است، گو این که ممکن است از لحاظ جنبه انسانی در این زمان درست باشد، ولی در ایران عمل ضد نص صریح قرآن نمی شود کرد. در اصلاحات ارضی هم که با قدرت شاهنشاه پیش رفت، عمل ما برخلاف قرآن نبود، برخلاف میل آخوندها بود. حتی وقتی آخوندها می گفتند الناس مسلطون علی اموالهم و انفسهم، ما می گفتیم الزرع للزارع ولو کان غاصبا. باری شاهنشاه خیلی تأمل فرمودند. بعد به من فرمودند، ابلاغ کن هر کس چنین عنوانی بکند ولو خواهرم باشد، او را حبس و تنبیه خواهم کرد»(خاطرات علم، جلد چهارم، صص۳۰۰- ۲۹۹. ۸ دی ۱۳۵۳). «سر ناهار شاهنشاه فرمودند، این جمعیت زنان یعنی چه؟ زنها که دارای شرایط مساوی با مردان شده اند، دیگر چرا جمعیت علیحده داشته باشند؟ این زیادی است و باید موقوف شود. همه بروند جزء حزب [رستاخیز] بشوند(این جمعیت وابسته به والاحضرت اشرف است و ایشان خیلی ناراحت خواهند شد).» (خاطرات علم، جلد ششم، ص ۲۶۵. ۸ مهر ۱۳۵۵).
شاه: زنها مثل مگس دائما وزوز می کنند. برای خلاص کردن جان خود از وزوز آنها، باید ظاهرا نشان داد که گویی به انتقادشان گوش کرده اید.
«عرض کردم، کتاب [مصاحبه شاهنشاه با] مؤسسه استوک بالاخره بدون غلط از چاپ خارج شد، ولی آن مسئله نژاد آرین که شاهنشاه زیاد تأکید فرموده بودید، محض خاطر این که مد روز نیست، قابل حذف کردن نبود. فرمودند، چیزهای دیگر هم بحث داشت، ولی چه باید کرد؟ زنها مثل مگسها دائما وزوز می کنند. آدم برای آن که جان خودش را خلاص کند، موافقت می کند که آسوده شود. ولی من فکر می کنم [در هر سه انتقاد در خصوص بیان ما عرب نیستیم، تروریست بودن همه فلسیطنی ها و تأٔکید بر نژاد آریایی ] حق با علیا حضرت شهبانو بود»(خاطرات علم، جلد ششم، ص ۲۸۱. ۱۳ مهر ۱۳۵۵).
رضا شاه: اگر ما را وحشی نمی خواندند، برای من مرگ بهتر از زندگی است که زنم را سر برهنه به دیگران نشان دهم.
«سر شام رفتم. صحبتهای مختلف شد، ولی دو قسمت بسیار مهم پیش آمد. یکی صحبت ۱۷ دی[۱۳۱۴] و آزادی بانوان که علیا حضرت ملکه پهلوی تعریف کردند روزی که رضا شاه مرا [به همراه شمس و اشرف پهلوی] از اندرون برداشتند و بدون حجاب با خود به دانشسرای عالی بردند، در بین راه در اتومبیل به من گفتند من امروز مرگ را بر این زندگی ترجیح می دادم که زنم را سر برهنه پیش اغیار ببرم، ولی چه کنم کاری است که برای کشور لازم است و گرنه ما را وحشی و عقب افتاده می دانند»(خاطرات علم، جلد چهارم، ص ۲۹۸. ۷ دی ۱۳۵۳).