یک شاهد عینی که آن زمان سرباز بوده و صدایش در یک نوار کاست موجود است( اواخر عمرش ضبط شده) میگوید: میرزا رضا چندین بار شکایت امین السلطان را به ناصرالدین شاه مبنی بر تجاوز او؟ یا شخصی دیگری؟ به عروسش نموده بود . برای آخرین بار, میرزا رضا روی تکه کاغذی مینویسد: انتقام مرا میگیری یا خودم انتقام بگیرم؟ وآنرا در ری , به شاه نشان میدهد. ناصرالدین شاه پاسخ می دهد: مگر نگفتم مشکل شما با امین السلطان است وبه ما مربوط نمی شود! از او باید شکایت کنید . در همین موقع میرزا رضای کرمانی با شلیک گلوله به زندگی ناصرالدین شاه قاجار پایان میدهد.
میرزا رضا پس ازکشتن ناصرالدین شاه قاجار می گوید:چهار سال و چهار ماه در زنجیر و کند بودم و حال آنکه بهخیال خودم خیر دولت و ملت را خواستم و خدمت کردم… پادشاهی که پنجاه سال سلطنت کرده باشد و هنوز امور را بهاشتباهکاری بهعرض او برسانند و تحقیق نفرمایند و بعد از چندین سال سلطنت ثمر آن درخت، وکیلالدوله، آقای عزیزالسلطان، آقای امینالخاقان و این اراذل و اوباش و بیپدرومادرهایی که ثمر این شجره شدهاند و بلای جان عموم مسلمین گشته باشند، چنین شجره را باید قطع کرد که دیگر این نوع ثمر ندهد. اما موضوع ناموسی وانتقام شخصی بود.